کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاید الوصف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تجنیس زاید
لغتنامه دهخدا
تجنیس زاید. [ ت َ س ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) و مذیل نیز خوانند و آن چنان باشد که هر دو کلمه ٔ متجانس بحروف و حرکات متفق باشند اما در آخر یک کلمه حرفی زیادت بود، مثال : هو حام حامل لاعباءالامور و کاف کافل لمصالح الجمهور. دیگر: انا من زمانی زمان...
-
حسین زاید
لغتنامه دهخدا
حسین زاید. [ ح ُ س َ ن ِ ءِ ] (اِخ ) ازهری فلکی منجم . او راست : «المطلع السعید فی حسابات الکواکب علی الرصد الجدید» که در قاهره 1304 هَ . ق . در حیات مؤلف چاپ شده است . (معجم المؤلفین از ایضاح المکنون ).
-
زاید ثقه
لغتنامه دهخدا
زاید ثقه . [ ی ِ دِ ث ِ ق َ / ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زائد ثقه . در اصطلاح محدثان ، حدیثی است که یک راوی ثقه بدان متفرد باشد و مضمون آن در احادیث راویان دیگر نیامده باشد. در کشاف اصطلاحات الفنون آرد: نزد محدثان ، زائد ثقه سه گونه است :1 - حدیث...
-
واژههای همآوا
-
زایدالوصف
لغتنامه دهخدا
زایدالوصف . [ دِ دُل ْ وَ ] (ع ص مرکب ) زائد الوصف . فوق بیان و بیش از حد. (ناظم الاطباء). بسیار زیاد. (فرهنگ نظام ) : سرهنگ زاده ای را بر در سرای اغلمش دیدم که عقل و کیاستی و فهم و فراستی زایدالوصف داشت . (گلستان ). برخی از این معامله بسمعش رسیده و ...
-
جستوجو در متن
-
زایدالوصف
لغتنامه دهخدا
زایدالوصف . [ دِ دُل ْ وَ ] (ع ص مرکب ) زائد الوصف . فوق بیان و بیش از حد. (ناظم الاطباء). بسیار زیاد. (فرهنگ نظام ) : سرهنگ زاده ای را بر در سرای اغلمش دیدم که عقل و کیاستی و فهم و فراستی زایدالوصف داشت . (گلستان ). برخی از این معامله بسمعش رسیده و ...