کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاویۀ ی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
یک گوشه
لغتنامه دهخدا
یک گوشه . [ ی َ / ی ِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) جا یا چیزی که دارای یک کنج باشد. با زاویه ٔ واحد.
-
قائم الزاویه
لغتنامه دهخدا
قائم الزاویه . [ ءِ مُزْ زا ی َ / ی ِ ](ع ص مرکب ، اِ مرکب ) شکلی که دارای زاویه ٔ قائمه باشد. رجوع به قائمه شود.
-
معین
لغتنامه دهخدا
معین . [ م ُ ع َی ْ ی ِ / م ُ ع َی ْ ی َ ] (ع ص ، اِ) شکل لوزی را گویند یعنی شکل مربع متساوی الاضلاعی که زاویه های آن قائمه نباشند. (ناظم الاطباء). نزد مهندسان شکل مسطح چهارضلعی متساوی الاضلاعی است که زوایای آن قائمه نباشد و زوایای متقابل در آن متساو...
-
یکرنگی
لغتنامه دهخدا
یکرنگی . [ ی َ / ی ِ رَ ] (حامص مرکب ) حالت و صفت یکرنگ . دارای یک رنگ بودن . مقابل دورنگی : زاویه هرچند صفت تنگی آرد از روی جنسیت و اتحاد یکرنگی دارد. (سندبادنامه ص 107). || کنایه از اخلاص مندی و یک جهتی و دوستی باشد که در آن شائبه ای از نفاق و ساخت...
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َک ْ ی َ / ی ِ ] (از ع ، اِمص ) لفظ عربی است بمعنی پشت به چیزی گذاشتن . (غیاث اللغات ) : بر فضل تست تکیه ٔ امید او از آنک پاشنده ٔ عطایی و پوشنده ٔ خطا. خاقانی .مرا تکیه جان پسر بر عصاست دگر تکیه بر زندگانی خطاست . سعدی . || بمعنی اعتماد م...
-
کلیه
لغتنامه دهخدا
کلیه . [ ک ُل ْ ی َ / ی ِ ] (ع اِ) گرده . (دهار) (منتهی الارب ). گرده که عضو درونی معروف است . (آنندراج ). گرده و قلیه . (ناظم الاطباء). لغت عربی است به فارسی گرده و به هندی نیز همین نامند به اصفهانی قلوه و به ترکی بوکرک نامند. (مخزن الادویه ). گرده ...
-
خاصه ٔ حقیقیه
لغتنامه دهخدا
خاصه ٔ حقیقیه . [ خاص ْ ص َ ی ِ ح َ قی ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فاصله ٔ زاویه ٔ یک سیاره است از حضیض الشمس آن نسبت بخورشید اگر مرکز آن زاویه خورشید باشد. (لاروس بزرگ ، وبسترانگلیسی ، قاموس فرانسوی و عربی تألیف نجاری بک ).
-
غزالیه
لغتنامه دهخدا
غزالیه . [ غ َزْ زا لی ی َ ] (اِخ ) زاویه ٔ شیخ نصر مقدسی در مسجد جامع اموی دمشق ، که چون ابوحامد غزالی در آنجا بسیار می نشست بنام غزالیه معروف شد. (طبقات الشافعیة از غزالی نامه صص 143 - 144). رجوع به زاویه شود.
-
ذوثمانیة زوایا
لغتنامه دهخدا
ذوثمانیة زوایا. [ ث َ نی ی َ ت َ زَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) صاحب هشت زاویه . خداوند هشت کنج . دارای هشت گوشه . کثیر الاضلاع هشت ضلعی .
-
زاوی
لغتنامه دهخدا
زاوی . [ وی ی ] (ص نسبی ) در نسبت به زاویه زواوی وگاه نیز زاوی گویند. (تاج العروس ). || نسبت به زاوه ٔ خواف . رجوع به زاوه شود. || ذوالزوایا. (قاموس نجاری بیک ). شریان زاوی . سن زاوی .
-
عدی
لغتنامه دهخدا
عدی . [ ع َ دی ی ] (اِخ ) ابن مسافربن اسماعیل الهکتاری . از شیوخ متصوفه است طائفه عدویه بدو منسوب اند، وی مردی صالح و ناسک بود به سال 467 هَ . ق . در بیت قار از نواحی بعلبک به دنیا آمد و برای خود زاویه ای در کوه الهکتاریه از نواحی موصل بساخت و در آنج...
-
علی صفوتی
لغتنامه دهخدا
علی صفوتی . [ع َ ی ِ ص َف ْ وَ ] (اِخ ) ابن احمد خیالی بن ابراهیم گلشنی . مشهور به صفوتی . وی صوفی و شاعر و از اهل طریقت بود و تصدی امور زاویه ٔ جده را در مصر بعهده داشت . و در سال 1005 هَ . ق . درگذشت . او را دیوان شعری است . (از معجم المؤلفین از ه...
-
گاسکونی کورفزی
لغتنامه دهخدا
گاسکونی کورفزی . [ ک ُن ْی ْ ] (اِخ ) (خلیج گاسکونی ) این نام را به قسمت واقع در بین سواحل غربی فرانسه و سواحل شمالی اسپانیا از اقیانوس اطلس اطلاق نمایند و یک خلیج مثلث بسیار عمیق سحر آسا میباشد، و خطه ٔ گاسکونی در یک جهت از زاویه ٔ آن جایگیر گشته ، ...
-
یحیی
لغتنامه دهخدا
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سعیدبن عبدالمنعم الحاجی داودی منانی ، مکنی به ابوزکریا، عارف و فقیه مغربی بود. خود و پدر و جدش در کوه «درن » در سرزمین سوس مغرب زاویه ای داشتند و آنان را پیروان بیشماری بود. به مراکش رفت و با ابن محلی به جنگ پر...
-
بایب
لغتنامه دهخدا
بایب . [ ی ِ ] (اِخ ) گوشه ٔ عالم مابین مغرب و شمال ، و این لفظ هندی است . (آنندراج ). در ماللهند نقطه ٔ جهت میان بسجم و اوتر و برابر زحل آمده . (ماللهند ص 145 و 146). وبین شمال و مغرب (شمال غربی ) محسوب شده است . حمداﷲ مستوفی گوید: حکماء هند بخش ربع...