کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رین
لغتنامه دهخدا
رین . (اِ) چرکی باشد که از جراحت رود و... و اصح ریم است . (از انجمن آرا). ریم . زنگ . چرک . (ناظم الاطباء). رجوع به ریم شود.
-
رین
لغتنامه دهخدا
رین . (اِخ ) شهرکی است [ از سودان ] به حد مغرب نزدیک و این مردمانی بسیارزرند. (حدود العالم ).
-
رین
لغتنامه دهخدا
رین . (اِخ ) شهری است از حبشه که اندر وی سپاهسالار باشد با لشکر. (حدود العالم ).
-
رین
لغتنامه دهخدا
رین . (ع اِ) ریم وزنگ . ریم . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). زنگ که در شمشیر و آینه می افتد. (از المعرب جوالیقی ذیل ص 159).
-
رین
لغتنامه دهخدا
رین . [ رَ ] (ع اِ) گناه و عیب و ریمناکی . و در اصل چیزی است که بر دل چیره می شود وقساوت دل را فرا می گیرد و همه گناه بعد از گناه مرتکب می شود. (از اقرب الموارد). حجابی است بردل که کشف آن جز به ایمان نبود و آن حجاب کفر و ضلالت است . (ازفرهنگ مصطلحات ...
-
رین
لغتنامه دهخدا
رین . [ رَ ] (ع مص ) چیره شدن هوا و هوس بر دل . (از اقرب الموارد). غالب و چیره شدن گناه بر دل کسی . قوله تعالی : کلا بل ران علی قلوبهم . (قرآن 14/83). غلب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غلبه کردن گناه بر دل . (از المصادر زوزنی ) (از ترجمان جرجانی چ...
-
واژههای مشابه
-
پن رین
لغتنامه دهخدا
پن رین . [ پ ِ ] (اِخ ) جزیره ای کوچک از مجمعالجزایر کوک واقع در اقیانوسیه متعلق به زلاند جدید.
-
جستوجو در متن
-
ریون
لغتنامه دهخدا
ریون . [ رُ ] (ع مص ) رَین . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غلبه کردن گناه بر دل و خواب بر چشم و مستی بر تن . (از آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به رین شود.
-
غرینویچ
لغتنامه دهخدا
غرینویچ . [ غْرین ْ / غ ِ رین ْ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گرینویچ . (از قاموس الاعلام ). رجوع به گرینویچ شود.
-
سالیکر
لغتنامه دهخدا
سالیکر. [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) از تیره ٔ لیتراسه و قسمت قابل مصرف آن سه شاخه ٔ گلدار آن است ، مواد مؤثره آن ، آهن ، سالیکه رین (گلوکزید) از تیره ٔ پاسیفلوراسه (گل ساعت ) است . (کارآموزی داروسازی ص 211).
-
میگرنین
لغتنامه دهخدا
میگرنین . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) ترکیبی است از آنتی پی رین و کافئین و اسید سیتریک که به مقدار پنجاه سانتی گرم تا دو گرم در درمان میگرن و سردرد بکار می رود. (از کتاب درمان شناسی ج 1).
-
ران
لغتنامه دهخدا
ران . (ع اِ) موزه مانندی است و درازتراز آن مگر قدم ندارد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اصل آن رین است که الف بیاء بدل شده است . (از اقرب الموارد). || در تداول صوفیان ، آن حجاب و پرده ٔ حائل است بین قلب و عالم قدس بواسطه ٔ استیلای ...
-
رینی
لغتنامه دهخدا
رینی . [ رَ / رِ ] (ص نسبی ) در اصطلاح تصوف ،ذاتی . طبعی . ختمی . (یادداشت مؤلف ) : اما حجاب دو است : یکی حجاب رینی ... و یکی حجاب غینی و این زود برخیزد... پس حجاب ذاتی که رینی است هرگز برنخیزد و معنی رین و ختم و طبع یکی است ... جنید گوید:... رین از...