کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریثما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریثما
لغتنامه دهخدا
ریثما. [ رَ ث َ ] (ع ق ) هرگاه که . وقتی که . || تا. (ناظم الاطباء). این کلمه در اصل مصدر است که آن را بجای ظرف بکار برده اند، چنانکه مقدم الحج ّ و خفوق النجم در مثالهای جئت مقدم الحج و ذهبت خفوق النجم را ظرف وبه معنی وقت حج و وقت نجم آورده اند. (از ...
-
جستوجو در متن
-
ریث
لغتنامه دهخدا
ریث . [ رَ ] (ع اِ) درنگ . مثل : رب عجلة وَهبت ریثاً و فی التعجب ما اراثک علینا؛ ای ابطأک عنا. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). درنگ . (آنندراج ). || مقدار. گویند: لم یلبث الا ریث کذا. و گویند: مایلبث الا ریثما کذا. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطب...
-
اشرف
لغتنامه دهخدا
اشرف . [ اَ رَ ] (ع ن تف ) شریفتر. مهتر.- اشرف مخلوقات ؛ آدمی . || گاه عنوان و صفت شخص یا مکان مقدس باشد: حضرت اشرف . جناب اشرف . نجف اشرف . || بلندتر از هر چیزی . (منتهی الارب ). || (ص ) منکب اشرف ؛ دوش بلند. || (اِ) شب پره . (منتهی الارب ). || مرغ...
-
ضیاءالدین
لغتنامه دهخدا
ضیاءالدین . [ ئُدْ دی ] (اِخ ) نصراﷲبن محمد جَزَری مکنی به ابوالفتح ، معروف به ابن اثیر. ابن اثیرکنیت سه برادر از دانشمندان ادب و تاریخ و حدیث و جز آن است (رجوع به ابن اثیر شود). برادر مِهین : مجدالدین مبارک بن ابی الکرم محمدبن محمد جزری . برادر میان...