کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریازت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریازت
لغتنامه دهخدا
ریازت . [ زَ ] (ع اِمص ) ریاست بنایان . ریاست صنفی . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به ریازة شود.
-
واژههای همآوا
-
ریازة
لغتنامه دهخدا
ریازة. [ زَ ] (ع اِمص ) پیشه ٔ بنا. (منتهی الارب ). پیشه و شغل بنایی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
ریاضت
لغتنامه دهخدا
ریاضت . [ ض َ ] (ع اِمص ) رنج . تعب . زحمت . محنت . (ناظم الاطباء). رنج کشیدن . (غیاث اللغات ). || کوشش با رنج و تعب . (ناظم الاطباء). کوشش و سعی . (فرهنگ فارسی معین ). || تعلیم اسب جهت سواری . (از غیاث اللغات ). ریاضت کردن اسب . رام کردن اسب . سوغان...
-
ریاضة
لغتنامه دهخدا
ریاضة. [ ض َ ] (ع مص ) ریاض . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رام کردن ستور. (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). رجوع به ریاض شود. || (اصطلاح عرفان ) اهل لغت گفته اند ریاضة عبارت است از تبدیل کردن صفات ناپسند به صفات پسندیده ....
-
جستوجو در متن
-
موغستان
لغتنامه دهخدا
موغستان . [ غ ِ ] (اِخ ) ناحیه ای است از حکومت بنادر به طول 180 هزار و عرض 6 هزار گز، حد شمالی : میناب ، شرقی : کوهستان بلوچستان ، غربی و جنوبی : خلیج فارس و تنگه ٔ هرمز. آب و هوای آن بسیار گرم ، و مرکز آن ریازت وتعداد دیه های آن هفت است . (از جغرافی...