کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رکبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رکبه
لغتنامه دهخدا
رکبه . [ رُ ب ِ ] (از ع اِ) زانو. (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). رکبة، محل اتصال ران و ساق پا. زانو. (از فرهنگ فارسی معین ) : هر روز از رقبه ٔ صبح تا رکبه ٔ رواح و از خروج ظلام تا دخول شام بر مسند مظالم نشستی . (سندبادنامه ص 36). رجوع به رکبة شود.
-
واژههای مشابه
-
رکبة
لغتنامه دهخدا
رکبة. [ رَ ب َ ] (ع اِ) شترسواران کمتر از رکب . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به رَکب شود.
-
رکبة
لغتنامه دهخدا
رکبة. [ رِ ب َ ] (ع اِ) نوعی از برنشست . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || برنشست . اسم است رکوب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). برنشست . (ناظم الاطباء). رجوع به رکوب شود.
-
رکبة
لغتنامه دهخدا
رکبة. [ رِ ک َ ب َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ راکِب . (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به راکب شود.
-
رکبة
لغتنامه دهخدا
رکبة. [ رُ ب َ ] (اِخ ) وادیی است به طائف . (منتهی الارب ). گویند نام وادیی است در طایف ونیز گویند کوهی است در حجاز. زمخشری گوید: مفازه ای است که در مسافت دو روز از مکه واقع شده و امروز طایفه ٔ عدوان در آنجا سکونت دارد. (از معجم البلدان ).
-
رکبة
لغتنامه دهخدا
رکبة. [ رُ ب َ ] (ع اِ) بیخ صلیانیه . که نباتی است دشتی . (منتهی الارب ). بیخ بریده ٔ صلیانیه که نباتی است دشتی . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). بیخ بریده ٔ صلیان . (ناظم الاطباء). صدف البواسیر. (یادداشت مؤلف ) (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به صدف ال...
-
جستوجو در متن
-
رکب
لغتنامه دهخدا
رکب . [ رُ ک َ ] (ع اِ) ج ِ رُکبَة.(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به رکبة شود.
-
رکبتین
لغتنامه دهخدا
رکبتین . [ رُ ب َ ت َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ رکبة. دو زانو. (یادداشت مؤلف ). رجوع به رکبة شود.
-
رکبات
لغتنامه دهخدا
رکبات . [ رُ ] (ع اِ) یا رُکُبات یا رُکَبات ، ج ِ رُکبَة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ِرکبة به معنی زانو یا جای باریکی ساق و ذراع ستور یا آرنج از هر حیوان . (آنندراج ). رجوع به رکبة شود.
-
رکبات
لغتنامه دهخدا
رکبات . [ رُ ک َ ] (ع اِ) یا رُکُبات یا رُکبات ، ج ِ رُکبَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به رُکبات و رکبة شود.
-
رکبات
لغتنامه دهخدا
رکبات . [ رُ ک ُ ] (ع اِ) یا رُکبات یا رُکَبات ، ج ِ رُکبَة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رُکبات و رکبة شود.
-
بزونه
لغتنامه دهخدا
بزونه . [ب ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) بلغت زند و پازند بمعنی زانو باشد که بعربی رکبه خوانند. (برهان ) (انجمن آرای ناصری )(آنندراج ). بلغت زند، رکبة. زانو. (ناظم الاطباء).
-
رکب
لغتنامه دهخدا
رکب . [ رُ ک ُ ] (ع اِ) ج ِ رُکبَة. (منتهی الارب ) (دهار). زانوان . زانوها. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به رکبة و زانو شود. || ج ِ رِکاب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ رکاب ، به معنی شتران که بدان سفر کرده شود و رکاب زین . (از آنند...