کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رِّفْدُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رفد
لغتنامه دهخدا
رفد. [ رَ ] (اِخ ) نام ستاره ٔ کوچکی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کلمه ٔ ربعو کلمه ٔ تنین در علم صور کواکب نفائس الفنون شود.
-
رفد
لغتنامه دهخدا
رفد. [ رَ ] (ع اِ) کاسه ٔ بزرگ که در آن شیر دوشند. (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
رفد
لغتنامه دهخدا
رفد. [ رَ ] (ع مص ) عطا کردن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عطا دادن .(المصادرزوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (دهار). عطا کردن . بخشش کردن . (فرهنگ فارسی معین ). دادن . یقال : رفدته ؛ ای اعنته و اعطیته . (منت...
-
رفد
لغتنامه دهخدا
رفد. [ رِ ] (ع اِ) دهش و عطا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخشش . (غیاث اللغات ). عطا. (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 52). صله . دهش . بخشش . عطا. (یادداشت مؤلف ). عطا و بخشش ، لغتی است از رَفد به معنی کاسه ٔ بزرگ . (از اقرب الموارد) : خب...
-
واژههای همآوا
-
رفد
لغتنامه دهخدا
رفد. [ رَ ] (اِخ ) نام ستاره ٔ کوچکی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کلمه ٔ ربعو کلمه ٔ تنین در علم صور کواکب نفائس الفنون شود.
-
رفد
لغتنامه دهخدا
رفد. [ رَ ] (ع اِ) کاسه ٔ بزرگ که در آن شیر دوشند. (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
رفد
لغتنامه دهخدا
رفد. [ رَ ] (ع مص ) عطا کردن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عطا دادن .(المصادرزوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (دهار). عطا کردن . بخشش کردن . (فرهنگ فارسی معین ). دادن . یقال : رفدته ؛ ای اعنته و اعطیته . (منت...
-
رفد
لغتنامه دهخدا
رفد. [ رِ ] (ع اِ) دهش و عطا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخشش . (غیاث اللغات ). عطا. (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 52). صله . دهش . بخشش . عطا. (یادداشت مؤلف ). عطا و بخشش ، لغتی است از رَفد به معنی کاسه ٔ بزرگ . (از اقرب الموارد) : خب...
-
جستوجو در متن
-
رفادة
لغتنامه دهخدا
رفادة. [ رِ دَ ] (ع مص ) مصدر به معنی رَفد. (ناظم الاطباء). رجوع به رفد در معنی مصدر شود.
-
مرفود
لغتنامه دهخدا
مرفود. [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از رفد. عطا شده . داده شده : واتبعوا فی هذه لعنة و یوم القیامة بئس الرفد المرفود. (قرآن 99/11). رجوع به رفد شود.
-
رفدة
لغتنامه دهخدا
رفدة. [ رَ دَ ] (ع اِ) عطا. (دهار). || قدح بزرگ . (دهار). رجوع به رِفد شود.
-
رفود
لغتنامه دهخدا
رفود. [ رَ ] (ع ص ) ماده شتری که به یک دوشیدن یک قدح پر کند. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از منتهی الارب ). اشتری که به یک دوشیدن قدح پرکند. (مهذب الاسماء). ج ، رُفُد. (از اقرب الموارد).
-
عس
لغتنامه دهخدا
عس . [ ع ُس س ] (ع اِ) کاسه ٔ بزرگ . (منتهی الارب ). قدح بزرگ . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). قدح بزرگ ، و رَفد از آن بزرگتر است . ج ، عِساس ، عِسَسة، أعساس . (از اقرب الموارد). || ذکر و نره . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).