کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رِشمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رشمه
لغتنامه دهخدا
رشمه . [ رَ م َ / م ِ ] (اِ) افساری است خاص که از طلا ونقره سازند و بر اسبان خاصه در وقت سواری بندند، و بعضی گویند رشمه ریسمان آن زنجیر است . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). رسن بلند مخصوص اسب . چیزی است که بر دهان اسب نهند. (یادداشت ...
-
رشمه
لغتنامه دهخدا
رشمه . [ رَ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریکان بخش گرمسار شهرستان دماوند. سکنه 300 تن . آب آن از حبله رود. محصولات عمده غلات و بنشن . صنایع دستی قالیچه و گلیم و جاجیم بافی . راه از طریق ریکان کردوان ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
واژههای همآوا
-
رشمه
لغتنامه دهخدا
رشمه . [ رَ م َ / م ِ ] (اِ) افساری است خاص که از طلا ونقره سازند و بر اسبان خاصه در وقت سواری بندند، و بعضی گویند رشمه ریسمان آن زنجیر است . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). رسن بلند مخصوص اسب . چیزی است که بر دهان اسب نهند. (یادداشت ...
-
رشمه
لغتنامه دهخدا
رشمه . [ رَ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریکان بخش گرمسار شهرستان دماوند. سکنه 300 تن . آب آن از حبله رود. محصولات عمده غلات و بنشن . صنایع دستی قالیچه و گلیم و جاجیم بافی . راه از طریق ریکان کردوان ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).