کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رَضُواْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
رزوء
لغتنامه دهخدا
رزوء. [ رُ ] (ع مص ) مصیبت و زیان رسانیدن . (مصادر اللغه ٔ زوزنی چ بینش ص 274). رجوع به رزء و رزیئة شود.
-
جستوجو در متن
-
خوالف
لغتنامه دهخدا
خوالف . [ خ َ ل ِ ] (ع اِ) زنان . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). منه قوله تعالی : رضوا بان یکونوا مع الخوالف . (قرآن 87/9). || زمینهایی که نرویاند مگر پس تر از همه زمینها. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || در منطق کلمه ای است که ...