کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
روینه
لغتنامه دهخدا
روینه . [ ی َ ن َ / ن ِ ] (اِ) فوه . روین . (زمخشری ). روناس . رجوع به روین و روناس شود.
-
روینه
لغتنامه دهخدا
روینه . [ ی ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ) رویینه . هر چیز که از روی ساخته شده و یا از روی اندود شده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به رویینه شود. || حلبی ساز. دیگ ساز. کسی که دیگ سفید کند. || رنگ سرخ . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
روی نه
لغتنامه دهخدا
روی نه . [ ن ِه ْ ] (اِ مرکب ) روینه . نقابی که بر روی اندازند. (ناظم الاطباء). رجوع به رویوانه شود.
-
جستوجو در متن
-
روی نه
لغتنامه دهخدا
روی نه . [ ن ِه ْ ] (اِ مرکب ) روینه . نقابی که بر روی اندازند. (ناظم الاطباء). رجوع به رویوانه شود.
-
به آفرین
لغتنامه دهخدا
به آفرین . [ ب ِه ْ ف َ ] (اِخ ) نام خواهر اسفندیاربن گشتاسب است که او را ارجاسب اسیر کرده بود و در روینه دژ محبوس داشت . بعد از آن اسفندیار به آنجا رفت و ارجاسب را کشت و به آفرین را نجات داد و او را به آفرید هم میگویند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به ...
-
جراد
لغتنامه دهخدا
جراد. [ج َرْ را ] (ع ص ، اِ) رویینه مال . (منتهی الارب ). روینه مال . (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد). ج ، جرّادون . (منتهی الارب ). || قلعین گر. آنکه آوندهای مسین را قلعاندود میکند. ج ، جرادون . (ناظم الاطباء).