کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رل
لغتنامه دهخدا
رل . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) وظیفه . عمل . || وظیفه و کاری مخصوص که هنرپیشه و یا بازیگری در اجرای نمایشنامه ای و یا داستان فیلمی بعهده دارد. || آلتی است در اتومبیل که به وسیله ٔ آن راننده اتومبیل را بهر طرف که بخواهد راهنمایی می کند. فرمان اتومبیل .
-
واژههای مشابه
-
راک اند رل
لغتنامه دهخدا
راک اند رل . [ اَ رُ ] (انگلیسی ، اِ مرکب ) در انگلیسی «راک » به معنی جنباندن و «اند» بمعنی «و» و «رُل » بمعنی چرخاندن است که معنی کلی ترکیب «جنباندن و چرخاندن » می شود. و در اصطلاح رقص ، نوعی از رقص فرنگی است .
-
جستوجو در متن
-
فخرالفارسی
لغتنامه دهخدا
فخرالفارسی . [ ف َ رُل ْ ] (اِخ ) رجوع به فخر فارسی شود.
-
صدرالعذراء
لغتنامه دهخدا
صدرالعذراء. [ ص َ رُل ْ ع َ ] (اِخ ) جای عوّاء است نزد منجمین .
-
ثبیرالخضراء
لغتنامه دهخدا
ثبیرالخضراء. [ ث َ رُل ْ خ َ ] (اِخ ) رجوع به ثبیر شود.
-
دارالهجرة
لغتنامه دهخدا
دارالهجرة. [ رُل ْ هَِ رَ ] (اِخ ) لقب مدینةالرسول . مدینة.
-
ظهرالبطن
لغتنامه دهخدا
ظهرالبطن . [ ظَ رُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) زیر و زبر.
-
ظهرالبلد
لغتنامه دهخدا
ظهرالبلد. [ ظَ رُل ْ ب َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) بیرون شهر.
-
عاقرالفرزة
لغتنامه دهخدا
عاقرالفرزة. [ ق ِ رُل ْ ف ُ زَ ] (اِخ ) جایگاهی به یمامه است . (معجم البلدان ).
-
فخرالکتاب
لغتنامه دهخدا
فخرالکتاب . [ ف َ رُل ْ ک ُت ْ تا ] (اِخ ) رجوع به جوینی شود.
-
فخرالمشایخ
لغتنامه دهخدا
فخرالمشایخ . [ ف َ رُل ْ م َ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به عمرانی شود.
-
صخرالجنی
لغتنامه دهخدا
صخرالجنی . [ ص َ رُل ْ ج ِن ْ نی ] (اِخ ) رجوع به صخر شود.
-
صدرالاسلام
لغتنامه دهخدا
صدرالاسلام . [ص َ رُل ْ اِ ] (اِخ ) رجوع به طاهربن محمود... شود.