کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفسة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رفسة
لغتنامه دهخدا
رفسة. [ رَ س َ ] (ع مص ) صدمه ٔ بپای بر سینه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). با پای بر سینه ٔ کسی صدمه زدن . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
رفصة
لغتنامه دهخدا
رفصة. [ رُ ص َ ] (ع اِ) مقلوب فرصة؛ نوبت آب یا هر نوبتی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). نوبت نوشیدن آب . (از اقرب الموارد).