کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رعاعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رعاعة
لغتنامه دهخدا
رعاعة. [ رَ ع َ ] (ع اِ) یکی رَعاع . رجوع به رعاع شود. || شترمرغ . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (ص ) مرد بیدل و بی هوش و بی عقل . (آنندراج ) (منتهی الارب ). مرد بیدل و بیخرد. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
رعاع
لغتنامه دهخدا
رعاع . [رَ ] (ع ص ، اِ) مردم پست و فرومایه و غوغا. یکی آن رَعَاعة است و گفته اند از لفظ خود واحد ندارد. (از اقرب الموارد). مردم ناکس و سفله که علو همت در او نبود. (ازبحر الجواهر). مردم نودیده ٔ فرومایه ٔ ناکس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بددل و سفله ...