کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رطمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رطمة
لغتنامه دهخدا
رطمة. [ رُ م َ ] (ع اِ) کار مشکل و مشتبه که جهت آن معلوم نشود. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
رتمة
لغتنامه دهخدا
رتمة. [ رَ ت َ م َ] (ع اِ) یکی رَتَم . (منتهی الارب ). واحد رَتَم ، یعنی یک گیاه رتم . (ناظم الاطباء). رجوع به رَتَم شود.
-
رتمة
لغتنامه دهخدا
رتمة. [ رَ م َ ] (ع اِ) رشته ای که بر انگشت بندند جهت یاد دادن چیزی که گفته باشند. ج ، رُتَم ، و قد نهی عنه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، رَتْم ، رَتائم ، رِتام . (از اقرب الموارد). || ترنجبین . جرداب . (یادداشت مر...