کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رشیدالدوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رشیدالدوله
لغتنامه دهخدا
رشیدالدوله . [ رَ دُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) رجوع به رشیدالدین فضل اﷲ... شود.
-
رشیدالدوله
لغتنامه دهخدا
رشیدالدوله . [ رَ دُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) محمودبن شهاب الدوله نصربن صالح بن مرداس . چهارمین حکمران از آل مرداس به حلب . در سال 452 هَ . ق . حلب را از حکمران فاطمی آن بازستد و عمش معزالدوله سال بعد او را از حلب بیرون راند و او در سال 454 هَ . ق . دوباره ...
-
جستوجو در متن
-
نصر
لغتنامه دهخدا
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن رشیدالدوله محمودملقب به جلال الدوله ، رجوع به نصربن محمود المرداسی و نیز رجوع به تاریخ الخلفاء صفحه ٔ مقابل ص 104 شود.
-
آل مرداس
لغتنامه دهخدا
آل مرداس . [ ل ِ م َ ] (اِخ ) سلسله ای از امرای عرب بنی کلاب که در حلب حکومت کرده اند (414-472 هَ .ق .) اسدالدوله ابوعلی صالح بن مرداس نخستین آنان در حدود سال 412 بحلب آمده و آن زمان حلب در اختیار خلفای فاطمی بود. پس از چندی اهل حلب بر حاکم خویش شوری...
-
ابن ابی الخیر
لغتنامه دهخدا
ابن ابی الخیر. [ اِ ن ُ اَ بِل ْ خ َ ] (اِخ ) رشیدالدوله فضل اﷲ همدانی . طبیبی یهودی در زمان مغول بود و از راه طبابت مال فراوان به دست کرده و در دربار راه یافته است . هنگامی که خربنده از مرضی ضعیف شده بود مسهلی قوی بدو داد و او بدان بیماری درگذشت امی...
-
جلال الدولة
لغتنامه دهخدا
جلال الدولة. [ ج َ لُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) ابن رشیدالدولة، ششمین از سلاطین آل مرداس در حلب است که بسال 468 هَ . ق . بجای پدر نشست . وی شهر منبج را از تصرف رومیان بیرون آورد و برادرش سابق یا شبیب حلب را تا سال 472 هَ . ق . = 1079 م . تحت حکومت خود داشت و...
-
سابق
لغتنامه دهخدا
سابق . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن محمود (رشیدالدوله ) ابن نصربن صالح بن مرداس مکنی به ابوالفضائل هفتمین و آخرین تن از سلسله ٔ امرای آل مرداس حکام حلب است . سابق یاشبیب بسال 468 بعد از آنکه ترکان برادرش جلال الدوله ابوالمظفر نصربن محمد را کشتند بحکمرانی حلب ر...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خالدی زنجانی (خواجه ) ملقب به صدرالدین و صدر جهان و چاویان . وزیر کیخاتوبن اباقا.صاحب حبیب السیر گوید: در جامعالتواریخ جلالی مسطور است که خواجه صدرالدین احمد خالدی از قاضی زادگان ولایت زنجان بود و در اوائل حال چندگاه ملازمت طغ...