کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رشد نخستین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ابن رشد
لغتنامه دهخدا
ابن رشد. [ اِ ن ُ رُ ] (اِخ ) ابوالولید محمدبن احمدبن رشد، معروف بحفید. یکی از حکمای مشهور اسلام . مولد او قرطبه . از دیرباز اجداد او در این شهر از قضات عالیرتبه بوده اند. جد او محمد نیز کنیت ابوالولید داشته است و در دوره ٔ مرابطین مشهورترین قاضی عصر...
-
رشد کردن
لغتنامه دهخدا
رشد کردن . [ رُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گوالیدن . نمو. ترقی .(یادداشت مؤلف ). نشو و نما. و رجوع به رُشد شود.
-
جستوجو در متن
-
دیلتای
لغتنامه دهخدا
دیلتای . (اِخ ) ویلهم (1833-1911م .) فیلسوف آلمانی . از نخستین مدعیان استقلال علوم روانی از علوم طبیعی بود. وی میخواست طرحی را که برای روانشناسی تحلیلی و توصیفی ریخته بود اساس فلسفه قرار دهد. به تاریخ رشد افکار اهمیت میداد و به مابعدالطبیعه توجهی ندا...
-
عرب مستعربه
لغتنامه دهخدا
عرب مستعربه . [ ع َ رَ ب ِ م ُ ت َ رِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )بگفته ٔ قلقشندی در صبح الاعشی عرب مستعربه که متعربه هم گویند فرزندان اسماعیل بن ابراهیم اند زیرا زبان اسماعیل عبرانی یا سریانی بود و چون به جرهم وارد شد و با آنها ازدواج کرد او و فرزن...
-
رمولوس
لغتنامه دهخدا
رمولوس . [ رُ ] (اِخ ) بموجب افسانه های قدیم روم نخستین بانی شهر رم بود. پدر او نومیتر برادر آمولیوس پادشاه شهر آلبا بود که بدست برادر هلاک شد و آمولیوس پس از کشتن وی فرزندان او رمولوس و رموس را نیز به رود تیبر انداخت لکن امواج آب آن دو کودک را به سا...
-
رسیدگی
لغتنامه دهخدا
رسیدگی . [ رَ / رِ دَ / دِ ] (حامص ) چگونگی رسیده . || درآمدن به حالت نضج و پختگی و بلوغ و کمال . (ناظم الاطباء). نضج . پختگی . چگونگی و حالت پختن میوه . مقابل کالی . مقابل نارسی . مقابل نارسیدگی . (یادداشت مؤلف ). به حالت نضج و پختگی درآمدن میوه . ...
-
اشیر
لغتنامه دهخدا
اشیر. [ اَ ] (اِخ ) شهریست در جبال بربر بمغرب در مرز افریقیه ٔ غربی که مقابل بجانه در دشت واقع است و نخستین کسی که آنرا بنیان نهاد زیری بن مناد رئیس قبیله ٔ صنهاجی و جد معزبن بادیس از ملوک افریقیه بود. زیری در آغاز حال در جبال سکونت داشت و چون به مرح...
-
سنائی
لغتنامه دهخدا
سنائی . [ س َ ] (اِخ ) حکیم ابوالمجد مجدودبن آدم سنائی شاعر عالیمقدار و عارف بلندمقام قرن ششم هجری و از استادان مسلم شعر فارسی است . نام او را عوفی مجدالدین آدم السنایی و حاجی خلیفه محمدبن آدم نوشته اند و تاریخ گزیده نیز محمد ضبط شده است ، لیکن جامی ...
-
دری
لغتنامه دهخدا
دری .[ دَ ] (اِخ ) (زبان ...) زبان فارسی رسمی معمول امروزه . (یادداشت مرحوم دهخدا). زبان فارسی که نوشتن و سرودن بدان پس از اسلام در ایران رواج و رسمیت یافت .در مورد وجه تسمیه ٔ آن اقوال مختلفی نقل شده است که به اهم آنها اشاره می شود، خوارزمی در مفاتی...
-
کنگر
لغتنامه دهخدا
کنگر. [ ک َ گ َ ] (اِ) رستنیی باشد معروف وآن بیشتر در کوهستان روید و کناره های برگ آن خارناک می باشد و آن را پزند و با ماست خورند. قوت باه دهد و عرق را خوشبوی کند و به عربی حرشف و جناح البیش خوانند. (به کسر بای ابجد) و شوکةالدمن هم می گویند. و تخم آن...
-
بابویه
لغتنامه دهخدا
بابویه . [ ب ُ وَی ْه ْ ] (اِخ ) ابوجعفر بابویه . ملک سجستان . ابوسلیمان سجزی گوید: ابوجعفر ملک سیستان در کشورداری متین و باکیاست و در اداره ٔ مهمات مملکتی بصیر و عاقبت بین بود و بهوای نفس در مراتب امور رعیت تقدیم و تأخیر نمی فرمود،و من این دو بیت ر...
-
تخمک
لغتنامه دهخدا
تخمک . [ ت ُ م َ ] (اِ مصغر) مصغر تخم . رجوع به تخمه شود. || (اصطلاح گیاه شناسی ) در گیاه شناسی ، دانه های کوچکی است که درون تخمدان به وجود می آید و بر اثر رشد به دانه تبدیل می گردد.آقای گل گلاب آرد: اگر در داخل تخمدان برشی داده شود در داخل آن اجسامی...
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [س َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) (از: سد = صد + ه ، پسوند نسبت ) لغةً بمعنی منسوب بشماره ٔ سد (صد). درباره ٔ علت انتساب این جشن بشماره ٔ مزبور گفته های بسیار آورده اند. بیرونی در التفهیم (ص 257) آرد: «اما سبب نامش به سده چنان است که از او تا نوروز پنج...
-
سلامان و ابسال
لغتنامه دهخدا
سلامان و ابسال . [ س َن ُ اَ ] (اِخ ) نام عاشق و معشوق . (غیاث ) (آنندراج ).داستانی است که اصل آن یونانی بوده . جامی یکی از هفت مثنوی مشهور خود را در باب همین داستان و بنام یعقوب بیک پسر اوزون حسن آق قویونلو بنظم درآورده است .اصل و منشاء این داستان چ...