کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رشتنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رشتنی
لغتنامه دهخدا
رشتنی . [ رِ ت َ ] (ص لیاقت ) لایق رشتن . درخور رشتن . سزاوار ریسیدن . قابل ریسیدن . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
نارشتنی
لغتنامه دهخدا
نارشتنی . [ رِ ت َ ] (ص لیاقت ) که آن را نتوان رشتن . که نتوانش ریسیدن . که قابل رشتن و ریسیدن نیست . رجوع به رشتنی و ریسیدنی شود.
-
باوین
لغتنامه دهخدا
باوین . (اِ) سبد کوچکی باشد که زنان پنبه ای که خواهند بریسند در آن نهند. (برهان قاطع) (آنندراج ). سبدی که در آن ابریشم تابیده می چینند. (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 181) (از فرهنگ جهانگیری ). سبد کوچک که ریسمان در آن نهند. (فرهنگ رشیدی ). باوی . سبدی کوچک...