کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رزاغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رزاغ
لغتنامه دهخدا
رزاغ . [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رَزَغة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ِ رَزَغة، به معنی گِلزار و لایستان . (آنندراج ). رجوع به رَزَغة شود.
-
واژههای همآوا
-
رزاق
لغتنامه دهخدا
رزاق . [ رَزْ زا ] (ع ص ) پیداکننده ٔ روزی و دهنده ٔ آن . (منتهی الارب ). رزق دهنده . (آنندراج ).روزی دهنده . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). بسیار رزق دهنده . (فرهنگ نظام ). روزی بخش . بسیار روزی بخش . بسیار روزی رسان . بسیار روزی ده . (یادداشت مؤلف ) ...
-
جستوجو در متن
-
رزغة
لغتنامه دهخدا
رزغة. [ رَ زَ غ َ ] (ع اِ) گِلزار و لایستان . ج ، رَزَغ ، رِزاغ . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).وَحَل . || خاک نرم . (از اقرب الموارد).