کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رحمان آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رحمان آباد
لغتنامه دهخدا
رحمان آباد. [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان . سکنه ٔ آن 112 تن . آب آن از چشمه . محصول عمده ٔ آن غلات و حبوب و چغندر قند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
رحمان آباد
لغتنامه دهخدا
رحمان آباد. [ رَ ] (اِخ ) رحمن آباد. دهی از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سکنه ٔ آن 600 تن . آب آن از چشمه و سرآب حمام . محصولات عمده ٔ آن غلات و لبنیات و پشم . صنایع دستی زنان قالی بافی و سیاه چادربافی . ساکنان از طایفه ٔ یحیی بیگی بوده ...
-
واژههای مشابه
-
کلاته رحمان
لغتنامه دهخدا
کلاته رحمان . [ ک َ ت ِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد محلی کوهستانی و معتدل است و سکنه 302 تن ، آب آنجا از قنات ، محصول ، غلات بن شن و شغل مردم زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
عرش رحمان
لغتنامه دهخدا
عرش رحمان . [ ع َ ش ِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کرسی خداوند عالمیان که گرزمان نیز گویند. (ناظم الاطباء). عرش اعلی . عرش شریف .
-
ده رحمان
لغتنامه دهخدا
ده رحمان . [ دِه ْ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 5هزارگزی جنوب خاوری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 144 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
رحمان سربسر
لغتنامه دهخدا
رحمان سربسر. [ رَ س َ ب ِ س َ ] (اِ مرکب ) کنایه از دفع ضرر و گذشتن از منافع باشد. (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ).
-
رحمان الیمامة
لغتنامه دهخدا
رحمان الیمامة. [ رَ نُل ْ ی َ م َ ] (اِخ ) مسیلمه ٔ کذاب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به مسیلمه ٔ کذاب شود.
-
رحمان بیگی
لغتنامه دهخدا
رحمان بیگی . [ رَ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از ایلات کرد ایران . رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 58 شود.
-
رحمان قلی
لغتنامه دهخدا
رحمان قلی . [ رَ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان رویگر بخش نوخندان شهرستان درگز. سکنه ٔ آن 108 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و سیب زمینی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
چاه رحمان
لغتنامه دهخدا
چاه رحمان . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در 39 هزارگزی شمال باختر فریمان واقع شده .دامنه ومعتدل است و 70 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و چغندر، شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی وراهش مالرو است . (از فر...
-
جستوجو در متن
-
عصمت آباد
لغتنامه دهخدا
عصمت آباد. [ ع ِ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان زهرا از بخش بوئین شهرستان قزوین . سکنه ٔ آن 1443 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات و چغندرقند و ینجه است . مزارع اکبرآباد، کوشکک ، باقرآباد، عنایت آباد، شریف آباد، قدیم آباد، رحمان آباد، فتح آباد، باقرآباد...
-
میربیک
لغتنامه دهخدا
میربیک . [ ب ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش دلفان شهرستان خرم آباد، واقع در باختر بخش با58 آبادی و حدود 13400 تن جمعیت و هوای سردسیر و مالاریایی . این دهستان محدود است از شمال به دهستان کاکاوند، از جنوب به بخش طرهان ، از خاور به دهستان نورعلی و ...
-
کشک آباد
لغتنامه دهخدا
کشک آباد. [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان مرکزی بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد واقع در 4هزارگزی شمال باختری مانه سر راه مالرو عمومی مانه به آقا رحمان با 110تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ اترک و راه مالرو می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).