کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رحمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رحمانی
لغتنامه دهخدا
رحمانی . [ رَ ] (اِخ ) شیخ عبدالحمیدبن اسماعیل زائد الرحمانی . یکی از دانشمندان بزرگ الازهر که تا سال 1312 هَ . ق . زنده بود. او راست : کتاب منتهی الارادات لسالک سبیل علم المیقات . (از معجم المطبوعات مصر ج 1).
-
رحمانی
لغتنامه دهخدا
رحمانی . [ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به رحمان . خدایی و ربانی . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).
-
رحمانی
لغتنامه دهخدا
رحمانی . [رَ ] (اِخ ) افرام . بطریرک انطاکی که بسال 1848 م . در موصل بدنیا آمد. او یکی از دانشمندان نامی شرق است و در ادب و لغت شرقی و اروپایی و تاریخ قدیم شهرت بسزایی دارد. در سال 1894 م . بسمت مطران شهر حلب منصوب گردید و به سال 1898 بطریرک انطاکی ن...
-
واژههای مشابه
-
کلاته رحمانی
لغتنامه دهخدا
کلاته رحمانی . [ ک َ ت ِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
نفس رحمانی
لغتنامه دهخدا
نفس رحمانی . [ ن َ س ِ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) وجود اضافی است که وجه آن به حقیقت وتکثیر معانی یعنی اعیان و احکام در حضرت واحدیت است همچنانکه نفس انسان را اطوار مختلف به صور حروف در مخارج و مقاطع است . و بالجمله عبارت از وجود اضافی است به صورت مع...
-
جستوجو در متن
-
کلمات
لغتنامه دهخدا
کلمات . [ ک َ ل ِ] (ع اِ) ج ِ کلمة. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ کلمه . کلمه ها. (فرهنگ فارسی معین ). || گفتارها. سخنان . (فرهنگ فارسی معین ) : در استماع کلمات فرستادگان مبالغ تحامل ایشان را تحمل فرماید. (المعجم چ دانشگاه ص 16، از فرهنگ فارسی م...
-
عشق حقیقی
لغتنامه دهخدا
عشق حقیقی . [ ع ِ ق ِ ح َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح فلاسفه و متصوفه ، محبة اﷲ و صفات و افعال اوست . (از فرهنگ علوم عقلی ). الفت رحمانی و الهام شوقی است و ذات حق که واجد تمام کمالات است و عاقل و معقول بالذات است عاشق و معشوق است . و بالجمله ...
-
شیطانی
لغتنامه دهخدا
شیطانی .[ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شیطان . (ناظم الاطباء). مقابل رحمانی : عملیات شیطانی . (یادداشت مؤلف ).- خوابهای شیطانی ؛ اضغاث احلام . (یادداشت مؤلف ). || محتلم . (یادداشت مؤلف ). حالت احتلام دارنده . || نام قسمی کاغذ. (یادداشت مؤلف ).|...
-
قلیه
لغتنامه دهخدا
قلیه . [ ق َ لی ی َ ] (ع اِ) گوشت بر تابه بریان کرده شده و به استعمال گوشتی که در روغن میان دیگ بریان کرده نانخورش سازند. (غیاث اللغات از کشف و منتخب بحر الجواهر). ج ، قلایا. (مهذب الاسماء). خورشی است که در آن گوشت هست و اقسامی دارد مثل قلیه ٔ اسفناج...
-
القاء
لغتنامه دهخدا
القاء. [ اِ] (ع مص ) بیفکندن . (تاج المصادر بیهقی ). افکندن . (ترجمان علامه ٔ تهذیب عادل ) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). گویند: اءِلقِه ِ من یدک ؛ یعنی آن را از دست خود بیفکن ، و ألق به من یدک ، و ألقیت الیه المودة (و بالمودة)، یعنی دوستی خود را ب...
-
کلمه
لغتنامه دهخدا
کلمه . [ ک َ ل ِ م َ ] (ع اِ)کلمة. سخن . گفتار. (فرهنگ فارسی معین ) : حرز جان ساز ادب کاین کلمه بر سر افسر کسری رقم است . خاقانی .نوح بن منصور کلمه ٔ او به سمع رضا اصغا نمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 110) و تمامی هلاک و نیست شدن ایشان افتراق ...
-
امر
لغتنامه دهخدا
امر. [ اَ ] (ع اِ) فرمان . (منتهی الارب ) (کشاف اصطلاحات الفنون ) (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه ترتیب عادل ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مؤید الفضلاء). حکم . (غیاث اللغات ) (فرهنگ فارسی معین ). فرمایش . (فرهنگ فارسی معین ). ج ، اوامر. (ناظم الاطباء) (...
-
وارد
لغتنامه دهخدا
وارد. [ رِ ] (ع ص ، اِ) درآینده بر آب . رسنده به آب . (از اقرب الموارد). آینده بر آب و جز آن . (منتهی الارب ). درآینده و آینده بر آب و جزآن . (آنندراج ). ج ، واردین ، وُرّاد. (منتهی الارب ) : و تازیان مجره را به جوی تشبیه کرده اند و این ستارگان را به...