کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رحله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رحله
لغتنامه دهخدا
رحله . [ رُ ل َ / ل ِ] (از ع ، اِ) رُحْلة. مقصد شخص در کوچ : ز مهمانان اوخالی ز مداحان او بیکس نه اندر شهرها خانه نه اندر بادیه رحله .فرخی .
-
واژههای مشابه
-
رحلة
لغتنامه دهخدا
رحلة. [ رِ ل َ ] (ع مص ، اِ) کوچ کردن . (از منتخب اللغات ) (غیاث اللغات ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (از دهار). از جایی به جایی شدن . انتقال . کوچیدن . کوچ کردن . (یادداشت مؤلف ) : و اذا اراد اﷲ رحلة نعمةعن دار قوم اخطأوا التدبیرا. (از تاریخ بیهقی چ ا...
-
رحلة
لغتنامه دهخدا
رحلة. [ رُ ل َ ] (ع اِ) رِحْلة. بعیر ذورحلة؛ شتر توانای بر سیر و قوی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به رِحْلة شود. || یک سفر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || جانب کوچ و مقصد. (ناظم الاطباء). مقصد. جهتی که بدان رو آورند گا...
-
جستوجو در متن
-
بتوة
لغتنامه دهخدا
بتوة. [ ] (اِخ ) نام شهری به هند. (از رحله ٔ ابن بطوطه ).
-
غیداق
لغتنامه دهخدا
غیداق . [ ] (اِخ ) نام حصنی بود در اسپانیا نزدیک جَیّان . (رحله ٔ ابن جبیر ص 2).
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) تجیبی . او راست : رحلة.
-
حاجر
لغتنامه دهخدا
حاجر. [ ج َ ] (اِخ ) نام موضعی به نجد به یک منزلی قاروره . (رحله ٔ ابن جبیر).
-
شفلوی
لغتنامه دهخدا
شفلوی . [ ش ِ ف َ ] (اِخ ) شهری به شمال شرقی جزیره ٔ صقلیه . (رحله ٔ ابن جبیر ص 284).
-
قالیقوط
لغتنامه دهخدا
قالیقوط. (اِخ ) بندری در ساحل غربی شبه جزیره ٔ هندوستان . (رحله ٔ ابن بطوطة). رجوع به قالقوط شود.
-
قاروره
لغتنامه دهخدا
قاروره . [ رو رَ ] (اِخ ) نام آبی به یک منزلی نقره در نجد و آن را هوائی سالم و جوی صافی است . (از رحله ٔ ابن جبیر).
-
قشاوات
لغتنامه دهخدا
قشاوات . [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قَشاوة، معرب کجاوه . (رحله ٔ ابن جبیر). رجوع به قَشاوة شود.
-
نزوا
لغتنامه دهخدا
نزوا. [ ن َزْ ] (اِخ ) نام شهری است به ناحیت عمان و این شهر قاعده ٔ بلاد عمان باشد. (از رحله ٔ ابن بطوطه ).
-
احرام
لغتنامه دهخدا
احرام . [ اِ ] (ع اِ) شَرب سیاه و از آن طیلسان کردندی . (رحله ٔ ابن جُبیر).