کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رجیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رجیم
لغتنامه دهخدا
رجیم . [ رَ ] (ع ص )رانده شده . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (از منتهی الارب ). رانده . (ترجمان ترتیب عادل ص 2) (دهار). رانده از درگاه خدای تعالی . (مهذب الاسماء) رانده . مردود. مرجوم . شوم . مشئوم . مشئومه . میشوم . میشومه . ملعون . ملعونه . لعین ....
-
جستوجو در متن
-
گجسته
لغتنامه دهخدا
گجسته . [گ ُ ج َ ت َ / ت ِ ] (ص ) از پهلوی گجستک . ملعون . رجیم . مقابل خجسته ، به آفرین و مرحوم . رجوع به گجستک شود.
-
گجستک
لغتنامه دهخدا
گجستک . [ گ ُ ج َ ت َ ] (پهلوی ، ص ) از پهلوی گجستک مقابل خجسته . خبیث . ملعون . بنفرین . رجیم . ... پلید و ناپاک . رجوع به گجسته شود.
-
نفرین کرده
لغتنامه دهخدا
نفرین کرده . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) رجیم . (از ترجمان القرآن ). ملعون . (از مهذب الاسماء). نفرین شده . (یادداشت مؤلف ).
-
رحمن الرحیم
لغتنامه دهخدا
رحمن الرحیم . [ رَ مانُرْ رَ ] (اِخ ) خدا. اﷲ. یا صفت خدای : گرچه شیطان رجیم از راه انصافم ببردهمچنان امید می دارم به رحمن الرحیم .سعدی .
-
روح امین
لغتنامه دهخدا
روح امین . [ ح ِ اَ ] (اِخ ) روح الامین . جبرئیل : برند و خوانند از ابلهی و حمق و جنون ثنای روح امین را بنزد دیو رجیم . سوزنی .و رجوع به روح الامین و جبرئیل و روح و روح القدس شود.
-
لوک و لنگ
لغتنامه دهخدا
لوک و لنگ . [ ک ُ ل َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) رجوع به لنگ و لوک ، لوک ، و لنگ شود : ز آسمان هنر درآمد جم باز شد لوک و لنگ دیو رجیم .ابوحنیفه ٔ اسکافی .
-
افلاطونی
لغتنامه دهخدا
افلاطونی . [ اَ ] (ص نسبی ) نسبت است به افلاطون حکیم یونانی . - عشق افلاطونی ؛ عشق خالص از شهوت . عشقی که آلوده بشهوت نباشد. آن عشقی که سعدی گوید : ما را نظر بخیر است از عشق خوبرویان آنکو بشر کند میل او خود بشر نباشد.سعدیا عشق نیامیزد و شهوت با هم پ...
-
مرجوم
لغتنامه دهخدا
مرجوم . [ م َ ] (ع ص ) سنگسار کرده شده . (غیاث اللغات ). رجیم . که بر او سنگباران کنند. که سنگسارش کرده باشند. (از متن اللغة). نعت مفعولی است از رجم و رجوم . رجوع به رجم شود. || رانده شده . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). مهجور. ملعون . مطرود. رجیم . ...
-
گاوپناه
لغتنامه دهخدا
گاوپناه . [ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه ، واقع در 31000گزی خاور کرمانشاه و 3000گزی جنوب شوسه ٔ کرمانشاه به تهران . دشت ، سردسیر، دارای 185 تن سکنه . زبان کردی فارسی . آب آن از زه آب رودخانه ٔ رجیم آباد. محصول آ...
-
صرفه بردن
لغتنامه دهخدا
صرفه بردن . [ص َ ف َ / ف ِ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) سبقت نمودن و پیشی گرفتن . (برهان ). پیشی گرفتن . (انجمن آرا) : ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست نان حلال شیخ ز آب حرام ما. حافظ.راه عشق ار چه کمینگاه کماندارانست هرکه دانسته رود صرفه ز اعدا نبرد. حافظ.د...
-
جرزة
لغتنامه دهخدا
جرزة. [ج ُ زَ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است به یمامه از اراضی کوفه از آن بنی ربیعه . (از معجم البلدان ) : کان بحیرا لم یقل لی ماتری من الامر او ینظر بوجه قسیم و لو شئت فی حال الکمیت و لم تکن کأنک نصب للرماح رجیم ولکن رأیت الموت ادرک تبعاو من بعده من حا...
-
وارسته
لغتنامه دهخدا
وارسته . [ رَ ت َ ] (اِخ ) وارسته ٔ لاهوری سیالکوتی نامش تل است و برای تحقیق اصطلاحات فارسی به سرزمین ایران قدم گذاشت و سی سال درآنجا بود و کتاب مصطلحات الشعرا و صفحات کائنات را به کمال تنقیح و تهذیب تألیف نمود و با شیخ محمدعلی حزین لاهیجی محبتی داش...
-
دهخدا
لغتنامه دهخدا
دهخدا. [ دِه ْ خ ُ ](اِ مرکب ) دهخدای . ده خداوند. (یادداشت مؤلف ). خداوند ده . (شرفنامه ٔ منیری ). کدخدا و رئیس و بزرگ ده . (از برهان ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) : دهخدا گفت ارنمک ساری شود انبان کون گوزهای بی نمک پراند اهل روستا. سنایی .ده رانده...