کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رجازة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رجازة
لغتنامه دهخدا
رجازة. [ رَج ْ جا زَ ] (ع ص ) رَجّاز. ارجوزه گوی . (از اقرب الموارد). و رجوع به ارجوزة و رَجّاز شود.
-
رجازة
لغتنامه دهخدا
رجازة. [ رِ زَ ] (ع اِ)مرکبی مر زنان را کوچکتر از هودج . (ناظم الاطباء) (از معجم البلدان ) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || گلیمی که در آن سنگ کرده بر آن طرف بار آویزند که سبک باشد تا با طرف برابر هموزن شود. (ناظم الاطباء)(از منتهی الارب ) (از معجم البل...
-
جستوجو در متن
-
رجاز
لغتنامه دهخدا
رجاز. [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رجازة. (از معجم البلدان ). رجوع به رِجازة شود.
-
زفیان
لغتنامه دهخدا
زفیان . [ زَ ف َ ] (اِخ ) عطاء بن اسید السعدی ، مکنی به ابومرقیال یکی از رجازه ٔ عرب . رجوع به معجم المطبوعات و المعرب جوالیقی شود.