کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رثان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رثان
لغتنامه دهخدا
رثان . [ رَ ] (ع اِ) باران پیاپی که مابین آن اندک سکون باشد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
رسان
لغتنامه دهخدا
رسان . [ رَ / رِ ] (نف مرخم ) رساننده و آورنده و همیشه بطور ترکیب استعمال می شود ، مانند: سلام سلامت رسان ، یعنی سلامی که آرزومند تندرستی و عافیت است و... (ناظم الاطباء). صفت فاعلی است از رساندن . (از شعوری ج 2 ص 12). رساننده ، چنانکه مژده رسان و مان...
-
جستوجو در متن
-
مرثونة
لغتنامه دهخدا
مرثونة. [ م َ ن َ ] (ع ص ) أرض مرثونه ؛ زمین باران رسیده . (منتهی الارب ). زمین رثان رسیده . مرثنة. (از اقرب الموارد). رجوع به مرثنة و رثان شود.
-
مرثنة
لغتنامه دهخدا
مرثنة. [ م ُ رَث ْ ث َ ن َ ] (ع ص ) أرض مرثنة؛ مرثونة. (منتهی الارب ). زمینی که قطرات باران متناوب (رثان ) بدان رسیده . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).