کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربایندۀ شگفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رباینده
لغتنامه دهخدا
رباینده . [ رُ ی َ دَ / دِ] (نف ) نعت فاعلی از ربودن . که برباید : چون کلاژه همه دزدند و رباینده چو خادشوم چون بوم بدآغال و چو دمنه محتال . معروفی .عدل آمد و امن آمد و رستند رعیت از پنجه ٔ گرگان رباینده ٔ غدار. فرخی .دل تیهو از چنگ طغرل بداغ رباینده ...
-
حسن رباینده
لغتنامه دهخدا
حسن رباینده . [ ح ُ ن ِرُ ی َ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حسنی که به یک دیدن بیننده را به خود کشد و از خود ببرد : تا از آن حسن رباینده نظر یافته است آب آئینه رباینده تر از سیلاب است . صائب .غمزه ٔ رباینده و ناز رباینده نیز آمده است . (آنندراج ).