کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راکدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راکدة
لغتنامه دهخدا
راکدة. [ ک ِ دَ ] (ع ص ) مؤنث راکد. ج ، راکدات ، رواکد. ساکن . (ازتاج العروس ) (از متن اللغة). و رجوع به راکد شود.
-
جستوجو در متن
-
راکدات
لغتنامه دهخدا
راکدات . [ ک ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِراکدة. (ناظم الاطباء). رجوع به راکدة و راکد شود.
-
رواکد
لغتنامه دهخدا
رواکد. [ رَ ک ِ ] (ع ص ،اِ) ج ِ راکد و راکدة. (از معجم متن اللغة). ج ِ راکد. (ناظم الاطباء). رجوع به راکد و راکدة شود : و من آیاته الجوار فی البحر کالاعلام . ان یشاء یسکن الریح فیظللن رواکد علی ظهره . (قرآن 32/42 و 33).
-
احد
لغتنامه دهخدا
احد. [ اُ ح ُ ] (اِخ ) کوهی است نزدیک مدینه ٔ منوره ، سرخ رنگ ، و قله ندارد و بین آن و مدینه ٔ منوره یک میل راه است در جهت شمالی و در آنجا وقعه ٔ فظیعه اتفاق افتاد که حمزه عم ّنبی صلی اﷲ علیه و آله و سلم و 70 تن از مسلمانان شهید شدند و دندان رباعی پی...