کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راک
لغتنامه دهخدا
راک . (اِ) کاسه . (آنندراج ) (انجمن آراء) (فرهنگ رشیدی ) (مؤید الفضلاء) (از شعوری ج 2 ورق 8). کاسه ٔ آبخوری . (برهان ) (ناظم الاطباء). کاسه که به تازیش جفنه خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). کاسه ٔ چوبین را هم گفته اند. (انجمن آراء). کشف را لاک پشت بدین م...
-
راک
لغتنامه دهخدا
راک . (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان تنگ گزی بخش اردل شهرستان شهرکرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
واژههای مشابه
-
تخت راک
لغتنامه دهخدا
تخت راک . [ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان بهمئی گرمسیر در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است که در سی وشش هزارگزی لک لک ، مرکز دهستان ، واقع است و 16 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دلی راک
لغتنامه دهخدا
دلی راک . [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه شهرستان اهواز، با 230 تن سکنه . واقع در 18 هزارگزی شرق ایذه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دین راک
لغتنامه دهخدا
دین راک . (اِخ ) دهی است از دهستان اندیکا بخش قلعه زراس شهرستان اهواز با 170 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
راک دره
لغتنامه دهخدا
راک دره . [ دَرْ رَ / رِ ] (اِخ ) نام دهی است از نواحی ده دشت کوه کیلویه . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
-
راک عبدا
لغتنامه دهخدا
راک عبدا. [ ع َ دُل ْ لا ه ] (اِ مرکب ) (اصطلاح موسیقی ) نام نوایی است در دستگاه ماهور. رجوع به مجمعالادوار هدایت نوبت سوم ص 85 و نیز رجوع به راک شود.
-
سرکوه راک
لغتنامه دهخدا
سرکوه راک . [ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . دارای 150 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، برنج ، پشم ، انار و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
قلعه راک
لغتنامه دهخدا
قلعه راک . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جهانگیری بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز، واقع در 33هزارگزی شمال باختری مسجد سلیمان و یکهزارگزی خاوری شوسه ٔ مسجد سلیمان به لالی . موقع جغرافیایی آن کوهستانی است و هوای آن گرمسیری مالاریایی است . سکنه ٔ آ...
-
قلعه راک
لغتنامه دهخدا
قلعه راک . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ، واقع در 11هزارگزی جنوب باختری قلعه کلات مرکز دهستان و 46هزارگزی شمال شوسه ٔ آرو به بهبهان . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریایی است . سکنه ٔ آ...
-
راک اند رل
لغتنامه دهخدا
راک اند رل . [ اَ رُ ] (انگلیسی ، اِ مرکب ) در انگلیسی «راک » به معنی جنباندن و «اند» بمعنی «و» و «رُل » بمعنی چرخاندن است که معنی کلی ترکیب «جنباندن و چرخاندن » می شود. و در اصطلاح رقص ، نوعی از رقص فرنگی است .
-
جستوجو در متن
-
لافرس
لغتنامه دهخدا
لافرس . [ ف ُ ] (اِخ ) نام کرسی بخش از ولایت بِرژِ راک در ایالت دُردُنی نزدیک دُردنی . دارای 1068 تن سکنه است .
-
اوهوه
لغتنامه دهخدا
اوهوه . [ اُ هَُ وْ وَ / وِ ] (صوت ) صوتی است که در مقام تعجب بکار رود: قرار است پروفسور راک راه تازه ای بدنیا پیشنهاد کند. اوهوه ! راه تازه ! (سایه روشن صادق هدایت ص 17).