کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راوش
لغتنامه دهخدا
راوش . [ وَ ] (اِخ ) کوکب مشتری را گویند. (برهان ). صاحب برهان گویدبمعنی ستاره ٔ مشتری است و چنین نیست و زاؤش است بروزن خاموش و در همه ٔ کتب لغت هم چنین آمده و حتی دربرهان نیز بهمین معنی موجود است . (از آنندراج ) (از انجمن آرا). صاحب برهان که میگوید...
-
واژههای همآوا
-
رعوش
لغتنامه دهخدا
رعوش . [ رَ ] (ع ص ) ماده شتر سرلرزان از کلانسالی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کاتبی ترشیزی
لغتنامه دهخدا
کاتبی ترشیزی . [ ت ِ ی ِ ت ُ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ ملقب به شمس الدین . دولتشاه سمرقندی در طبقه ٔ ششم از تذکره ٔ خود احوال او را ذیل عنوان «قدوةالفضلاء و اُسوةالشعراء مولانا محمد کاتبی نوراﷲ مرقده » چنین نویسد:هدایت ازلی در شیوه ٔ سخن گذاری مساعد طبع ...