کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رامشگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رامشگاه
لغتنامه دهخدا
رامشگاه . [ م ِ ] (اِ مرکب ) جایگاه رامش و طرب . || انجمن و آرامگاه . (آنندراج ) || جای آسایش و فراغت . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
رامشکده
لغتنامه دهخدا
رامشکده . [ م ِ ک َ دَ / دِ ] (اِمرکب ) بیت اللطف . (یادداشت مؤلف ). طرب خانه . جای خوشی و شادی . رامشگاه . خیرخانه . رجوع به رامشگاه شود.
-
رامشگه
لغتنامه دهخدا
رامشگه . [ م ِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف رامشگاه . انجمن و مجلس شادی وخوشی . بزم عیش و طرب : بیاراست رامشگهی شاهوارشد ایوان بکردار باغ بهار. فردوسی .بفرمود کان بندی میزبان بیاید به رامشگه مرزبان . نظامی .برامشگهت نیزبینم شگرف حریفی نداری درین هر دو حر...
-
گاه
لغتنامه دهخدا
گاه . (اِ) عصر. دوره . زمان : و از خلق نخست که را آفرید از گاه آدم تا این زمانه . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).چنین تا بگاه سکندر رسیدز شاهان هر آنکس که آن تخت دید. فردوسی .باده ای چون گلاب روشن و تلخ مانده در خم ز گاه آدم باز. فرخی .هر شاعری به گاه امیری ب...