کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رامز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رامز
لغتنامه دهخدا
رامز. [ م ِ ] (ع ص ) نشان کننده . (ناظم الاطباء). اما در مآخذ دیگر که در دسترس بود دیده نشد.
-
رامز
لغتنامه دهخدا
رامز. [ م ُ ] (اِخ ) رام اردشیرهرمز. رام هرمزاردشیر. رامهرمز. نام شهری است در خوزستان ایران و اصل نام شهر رامهرمز است و رامز مخفف آن است . اکنون هم عربی زبانهای خوزستان به آن رامز میگویند و فارسی زبانها رومز. (فرهنگ نظام ). در فرهنگ سروری آمده است : ...
-
واژههای مشابه
-
علی رامز
لغتنامه دهخدا
علی رامز. [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم رامزبن ابراهیم حسن . وی دارای درجه ٔ دکتری در طب بود و در موسیقی و نقاشی و رسم توانایی داشت . و تحصیلات خود را در ایتالیا و آلمان به انجام رسانده بود. تولد او در قاهره در سال 1292هَ . ق . و وفاتش در نهم حز...
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم رامزبن ابراهیم حسن . از اطبای قاهره است . رجوع به علی رامز شود.
-
رام اردشیرهرمزد
لغتنامه دهخدا
رام اردشیرهرمزد. [ اَ دَ هَُ م ُ ] (اِخ ) رامهرمز یا رامهرمز اردشیر یا رامز. پورداود در یشتها آرد: یکی ازشهرهای معروف ایران قدیم در ایالت خوزستان موسوم بوده است به رامهرمز بناشده ٔ هرمزد اول ، بقول حمزه ٔ اصفهانی شهر مذکور از بناهای اردشیر پاپکان است...
-
شهررامز
لغتنامه دهخدا
شهررامز. [ ش َ رِ م ُ ] (اِخ ) رامز مخفف رامهرمز است ، نام شهری به خوزستان که اورمزدبن شاپوربن اردشیربن ساسان آنرا بنا کرد. رجوع به رامهرمز و تاریخ گزیده ص 106 شود.
-
رامر
لغتنامه دهخدا
رامر. [ م َ / م ِ ] (اِخ ) نام شهری است . (از منتخب اللغات ). شهری است که ابریق رامری منسوب بدان است . (برهان ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از فرهنگ رشیدی ). نام شهری است که در آن کوزه و ابریق های بی نظیر میسازند بغایت زیبا و نیکو، و ابریق و کوزه ٔآن بسیا...
-
رام اردشیر
لغتنامه دهخدا
رام اردشیر. [ اَ دَ ] (اِخ ) نام شهری است . (شرفنامه ٔ منیری ). نام شهری است بناکرده ٔ اردشیر. (آنندراج ) (انجمن آراء) (منتخب اللغات ) (فرهنگ رشیدی ). گویند آن شهری است که در میان اصفهان و خوزستان در جبال واقع شده است . (از معجم البلدان ج 4) : چو رام...
-
ماچول
لغتنامه دهخدا
ماچول . (اِخ ) شهر کوچکی بوده است در خوزستان . ابن بطوطه گوید: از عبادان بدریا نشستم بقصد زمین لور (لر) و عراق عجم و پس از چهار روز به ماچول رسیدم و آن شهر کوچکی باشد بر ساحل دریا زمین آن شوره ناک بی گیاه و درخت . و بازاری بزرگ داشت از بزرگترین بازار...
-
رامزپاشا
لغتنامه دهخدا
رامزپاشا.[ م ِ ] (اِخ ) عبداﷲ رامز پاشا، از وزراء و گویندگان عهد سلطان محمودخان دوم بود. در سال 1189 هَ . ق . بهمراهی پدرش باسلامبول عزیمت کرد و بتحصیل دانش پرداخت . در سال 1213 هَ . ق . بسمت قاضی لشکر بمصر روانه شد. و پس از آن بنظارت اداره ٔ مهندسی ...
-
سمنگان
لغتنامه دهخدا
سمنگان . [ س َ م َ / س َ م ُ ] (اِخ ) نام شهری است در اهواز که دختر پادشاه آنجا را رستم خواست ، سهراب از او بوجود آمد. و در این زمان آن شهر را رامهرمز خوانند و عوام رامز گویند و بعضی گویند نام شهری است در توران . (برهان ). نام شهری است به اهواز که اک...
-
رامهرمز
لغتنامه دهخدا
رامهرمز. [ م ِ هَُ م ُ ] (اِخ ) نام شهری است از بناهای هرمز پادشاه در اهواز در حوالی شوشتر و آن را تخفیف داده رامز گویند و منسوب بدانجا را رامزی و رامی گویند همانا ابریق در آنجا نیکومیساخته اند. (از آنندراج ) (انجمن آرا). شهری در خوزستان . (ناظم الاط...
-
اردشیر بابکان
لغتنامه دهخدا
اردشیر بابکان .[ اَ دَ / دِ رِ ب َ ] (اِخ ) مؤسس سلسله ٔ ساسانی . شورش و اختلالی که در آغاز قرن سوم میلادی در ایالت پارس واقع شد انحطاط قدرت اشکانیان را در آن عهد آشکار میسازد ظاهراً هر شهری که تا اندازه ای قابل اعتنا بوده پادشاه کوچکی داشته است مهم...