کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راضب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راضب
لغتنامه دهخدا
راضب . [ ض ِ] (ع اِ) نوعی از سدر. یکی آن راضِبَة و رَضَبَة است . (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). || نوعی از کنار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (ص ) باران در حال باریدن . (از اقرب الموارد). باران بیکبار فروریخته . (تاج العروس ) (من...
-
جستوجو در متن
-
راضبة
لغتنامه دهخدا
راضبة. [ ض ِ ب َ ] (ع ص ) یکی راضب . (از تاج العروس ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ج ، رَضَبَة. واحد راضب ، یعنی یک درخت کنار. (ناظم الاطباء).
-
رضبة
لغتنامه دهخدا
رضبة. [رَ ض َ ب َ ] (ع اِ) ج ِ راضب که نوعی از درخت کُنار باشد. (ناظم الاطباء). نوعی از کُنار. (منتهی الارب ).