کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راشد پاشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راشد پاشا
لغتنامه دهخدا
راشد پاشا. [ ش ِ] (اِخ ) حسنی چرکسی الاصل . از فرماندهان بزرگ سپاهیان مصر بود و بسال 1258 هَ . ق . در چرکس قفقاز تولد یافت و در 6 سالگی بسوی اسلامبول رفت . سپس در 11 سالگی بمصر روانه شد و در یکی از مدارس نظامی آنجا بتحصیل پرداخت و دو سال نیز در فرانس...
-
واژههای مشابه
-
عرب راشد
لغتنامه دهخدا
عرب راشد. [ ع َ رَ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز کنار راه لوله ٔ نفت اهواز به هفتگل ، واقع در دشت و گرمسیر است و 200 تن سکنه دارد. آب آن از چاه تأمین میشود. محصولات آن غلات است . شغل اهالی زراعت و گله داری است . در تابس...
-
راشد افندی
لغتنامه دهخدا
راشد افندی . [ ش ِ اَ ف َ ] (اِخ ) در قصبه ٔ ابرادی واقع در ایالت علائیه بسال 1220 ق . متولد شد و در سال 1267 هَ . ق . درگذشت . راشدبا شغل قضاوت امرار معاش میکرد. بیت زیر از اوست :سواد نقطه ٔ رخسارینی ظن ّ ایلمه مودن چکیده قطره ٔ مشکیندر آثار گیسودن ...
-
راشد افندی
لغتنامه دهخدا
راشد افندی . [ ش ِ اَ ف َ ] (اِخ ) محمد که از اهالی پروسه ٔ عثمانی بود و بسال 1195 هَ . ق . تولد یافت و در 1231 درگذشت . او منسوب به طریقه ٔ نقشبندی بوده و شعر نیز می گفته است . بیت زیر از اوست :اهل حق ذره حوادثله مکدر اولمازقیل و قالی ده جهانین قوری...
-
راشد افندی
لغتنامه دهخدا
راشد افندی . [ ش ِ اَ ف َ ] (اِخ ) محمد.از دانشمندان و گویندگان نامی اخیر عثمانی است که مورخ عصر خود شناخته شده است . تاریخی در دو جلدنوشته که از تواریخ معتبر بشمار می آید و حاوی حوادث بین سالهای 1660 تا 1721 م . میباشد و بنام تاریخ راشد معروف است . ...
-
راشد افندی
لغتنامه دهخدا
راشد افندی . [ ش ِ اَ ف َ ] (اِخ ) محمدرئیس الکتاب که بسال 1167 هَ . ق . متولد شد و پس از طی مقامات دولتی بسال 1202 بمقام رئیس الکتاب رسید و در سال 1212 هَ . ق . درگذشت . بیت زیر از اوست :گردننده دانه ٔ خال سیه گیسو لره مرغ دل افتاده در گویا اسیر دام...
-
راشد افندی
لغتنامه دهخدا
راشد افندی . [ ش ِ اَ ف َ ] (اِخ ) مصطفی اهل فلبه ٔ عثمانی بود که بسال 1238 هَ. ق . متولد شد و بسال 1265 هَ . ق . درگذشت . وی پس از پایان تحصیلات مدیریت نشریات را داشت . راشد دارای طبع شاعری هم بود. بیت زیر مطلع یکی از اشعار اوست :کو کلده تابش حسرت ن...
-
راشد باللّه
لغتنامه دهخدا
راشد باللّه . [ ش ِ بِل ْ لاه ] (اِخ ) ابومنصور جعفربن مسترشدبن مستظهربن مقتدی بن ذخیرةبن قائم بن قادربن اسحاق بن هرون الرشیدبن مهدی بن منصوربن محمدبن علی بن عبداﷲبن عباس ، فرد بیستم از نسل عباس است و سی ام از خلفاء، چون پدرش در جنگ سلطان مسعود اسیر ...
-
راشد دهلوی
لغتنامه دهخدا
راشد دهلوی . [ ش ِ دِ دِ ل َ ] (اِخ )ملا محمدرضا. شاعر و صاحب دیوان بوده و شعر او در «روز روشن » آمده است . (از الذریعة ج 9 قسم دوم ص 347).
-
راشد یحمدی
لغتنامه دهخدا
راشد یحمدی . [ ش ِ دِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن سعید از ائمه ٔ اباضیه ٔ عمان بود و در حدود سال 425 هَ . ق . پس از وفات خلیل بن شاذان با او بیعت کردند. راشد عاقل ، مآل اندیش و دانای دین بود، با ادب سرّ و سری داشت و شعر نیکو میگفت . وی بسال 445 هَ . ق . بدو...
-
ام راشد
لغتنامه دهخدا
ام راشد. [ اُم ْ م ِ ش ِ ] (ع اِ مرکب ) موش . (از اقرب الموارد) (از المرصع) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || بیابان . (مهذب الاسماء). مفازه . (المرصع).
-
ربیعبن ابی راشد
لغتنامه دهخدا
ربیعبن ابی راشد. [ رَ ع ِ ن ِ اَ ش ِ ] (اِخ ) مکنی به ابوعبداﷲ. از راویان بشمار است . او به منذر ثوری استناد کرده و از سعیدبن جبیر خبر شنیده است . صاحب صفةالصفوة با ذکر روایاتی گوید: وی سخت از مرگ میترسیده است . رجوع به صفةالصفوة ج 3 ص 61 شود.
-
جستوجو در متن
-
احمد احسائی
لغتنامه دهخدا
احمد احسائی . [ اَ م َ دِ اَ ] (اِخ ) ابن زین الدین بن ابراهیم بن صفربن ابراهیم بن داغربن رمضان بن راشدبن دهیم بن شمروخ بن ضوله . داغربن رمضان و جمله پدران او را منزل وسامان چون بادیه نشینان دیگر در کوه و بیابان بود و معرفتی چندان بمذاهب و ادیان نداش...