کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راسته
لغتنامه دهخدا
راسته . [ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی ) (از: راست و«هَ» نسبت ) بمعنی آنکه همه ٔ کارها را به دست راست کند، ضد چپه . (آنندراج ) (انجمن آرا) (از شعوری ). آنکه کارها را بدست راست کند. (برهان ) (از ناظم الاطباء).کسی که همه ٔ کارها بدست راست کند، مقابل چپه و چپال ...
-
واژههای مشابه
-
راسته کنار
لغتنامه دهخدا
راسته کنار. [ ت َ /ت ِ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومعه سرای شهرستان فومن که در 6500 گزی شمال صومعه سرای واقعاست . محلی است جلگه یی ، معتدل ، مرطوب ، و سکنه ٔ آن 882 تن میباشد. آب آن از رودخانه ٔ ماسوله و چاههای آرتزین تأمین میشود. مح...
-
قبا راسته
لغتنامه دهخدا
قبا راسته . [ ق َ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) قباراستا. قبا سه چاکی . کاسب . بازاری . رجوع به قبا راستا و قبا سه چاکی شود.
-
راسته کنار بوئین
لغتنامه دهخدا
راسته کنار بوئین . [ ت َ /ت ِ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فومن که در چهارهزارگزی خاور فومن واقع است وبراه اتومبیل رو فومن به شفت اتصال دارد. محلی است جلگه یی ، معتدل ، مرطوبی ، و سکنه ٔ آن 224 تن میباشد، آب آن از رودبار تا...
-
راسته کنار پسیخان
لغتنامه دهخدا
راسته کنار پسیخان . [ ت َ / ت ِ ک ِ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی فومن که در 13هزارگزی شمال خاوری فومن و دوهزارگزی شمال شوسه ٔ فومن به رشت واقع است . محلی است جلگه یی ، معتدل ، مرطوب ، و سکنه ٔ آن 400 میباشد. برای آبیاری از استخر اس...
-
جستوجو در متن
-
براسته
لغتنامه دهخدا
براسته . [ ب ِت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) (از: ب + راسته ) سمیط. براستک .راسته چینی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به براستک شود.
-
جونده
لغتنامه دهخدا
جونده . [ ج َ وَ دَ / دِ ] (نف ) آنکه چیزی را میجود. || فردی از راسته ٔ جوندگان . یک تن از جانوران راسته ٔ جوندگان . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جوندگان شود.
-
راستاحسینی
لغتنامه دهخدا
راستاحسینی . [ ح ُ س َ ] (ص مرکب ) در تداول عامه ،راسته حسینی . صاف و ساده . روراست . بی شیله و پیله . یک لخت . ظاهر و باطن یکی . رجوع به راسته حسینی شود.
-
ناراسته
لغتنامه دهخدا
ناراسته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نیاراسته . رجوع به آراسته و ناآراسته شود. || (ص مرکب ) غیرمستقیم . (لغات فرهنگستان ). مقابل راسته . رجوع به راسته شود.
-
تترارنکیده آ
لغتنامه دهخدا
تترارنکیده آ. [ ت ِ دِ ] (اِ) یکی از راسته های رده ٔ فرعی از رده ٔ اصلی سستدها یا کرمهای نواری است . جانوران این راسته دارای چهار خرطوم میباشند و انگل ماهیان هستند. رجوع به جانورشناسی سیستماتیک دکتر آزرم ص 169 شود.
-
تترافیلیده آ
لغتنامه دهخدا
تترافیلیده آ. [ ت ِ دِ ] (اِ) یکی از راسته های رده ٔ فرعی از رده ٔ اصلی سستدها یا کرمهای نواری میباشد. جانوران این راسته انگل مهره داران خون سردند. رجوع به جانورشناسی سیستماتیک دکتر آزرم ص 169 شود.
-
تانتاکولاتا
لغتنامه دهخدا
تانتاکولاتا. (اِ) از رده های مهم شانه داران و علامت مشخصه ٔ آنها داشتن دو «تانتاکول » دراز و شامل راسته های ذیل است :1- سیدی پیدا : جانوران این راسته دارای بدنی کم و بیش کروی یا استوانه ای شکل و دارای دو تانتاکول دراز می باشند، نمونه ٔ این راسته «اُر...
-
تراکی منا
لغتنامه دهخدا
تراکی منا. [ تْرا / ت ِ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) نمونه ای از راسته ٔ تراکومدوز. رجوع به تراکومدوز شود.