کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راستا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راستا
لغتنامه دهخدا
راستا. (ص ) راست باشد که نقیض کج است . || (اِ) راه و صراط. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ). || مقابل . روبرو. (ناظم الاطباء). مقابل چپ . راستا و چپا بمعنی طرف راست و طرف چپ استعمال شده . (حاشیه ٔ بیهقی چ فیاض ) : پس بیرون آمد موسی از مدینه ٔ مذکور...
-
راستا
لغتنامه دهخدا
راستا. [ س ِ ] (اِ) مدح . ستایش . (ناظم الاطباء) (شعوری ج 2 ص 2) .
-
واژههای مشابه
-
راستا راست
لغتنامه دهخدا
راستا راست . (ق مرکب ) برابر. مساوی . سواء. سوی : زیدبن علی بر یکجای درنگ نکردی از بیم آنکه یوسف بن عمرو بداند و یکچند پیش از دیان بود و شاعیان همی آمدند و او را بیعت همی کردند بر کتاب خدای و سنت رسول صلی اﷲ علیه و سلم و جهاد کردن با ظالمان ... و بخش...
-
قبا راستا
لغتنامه دهخدا
قبا راستا. [ ق َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) بازاری . قبا سه چاکی . رجوع به قبا سه چاکی شود.
-
جستوجو در متن
-
کشتی بالابان
لغتنامه دهخدا
کشتی بالابان . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) نوعی از بازی جوانان در سیزده روز اول سال شمسی و آن حلقه ای از جوانان باشد که دست در کمر یکدیگر استوار کنند و حلقه ٔ دیگر بر دوش آنان و حلقه ٔ سوم بر دوش حلقه ٔ دوم قرار گرفته روند و این کلمات گویند «کشتی کشتی بالابان...
-
قبا راسته
لغتنامه دهخدا
قبا راسته . [ ق َ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) قباراستا. قبا سه چاکی . کاسب . بازاری . رجوع به قبا راستا و قبا سه چاکی شود.
-
تریاق الطین
لغتنامه دهخدا
تریاق الطین . [ ت َ / ت ِرْ قُطْ ط ] (ع اِ مرکب ) بگیرند گِل ِ مختوم و حب الفار راستا راست بکوبند و به روغن گاو بمالند و چرب کنند و به انگبین بسرشند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
-
راست بازار
لغتنامه دهخدا
راست بازار. (اِ مرکب ) راسته بازار. (ناظم الاطباء). صف بازار که عبارت از یکی از دو طرف بازار است و در آن دکاکین میباشد : دل ناشاد من در راست بازار زیانکاری نمی سازد بصد سودا خریدار زیانی را. علی نقی کمره ای (از آنندراج ).و رجوع به راسته بازار و راستا...
-
براستا
لغتنامه دهخدا
براستا. [ ب ِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) (از: ب + راستا) براستای . در حق . درباره ٔ. درباب .(فرهنگ فارسی معین ) : اینک عنان با عنان تو نهادم مکافات این مکرمت را که براستای من کردی . (تاریخ بیهقی ). و هارون براستای وی (فضل برمک ) آن نیکویی فرمود کز حد بگذش...
-
تریاق اربعه
لغتنامه دهخدا
تریاق اربعه . [ ت َ / ت ِرْ ق ِ اَ ب َ ع َ / ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) معجونی است دافع زهرها و مفید صرع و لقوه . اجزایش چهار است : جنطیانا، حب الفار، زراوند، مر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بگیرند زراوند طویل و جنطیانا و حب الفار و مر، از هر یکی ر...
-
تریاق ثمانیه
لغتنامه دهخدا
تریاق ثمانیه . [ ت َ / ت ِرْق ِ ث َ ی َ / ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تریاقی که از اختلاط و اخلاط (مرکبات ) هشت گانه سازند و سود آن بیشتر از تریاق اربع است . (از بحر الجواهر). تریاقی که از هشت خلط کنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زراوند طویل ، ریو...
-
نیمانیم
لغتنامه دهخدا
نیمانیم . (ص مرکب ، ق مرکب )نصفانصف . برابر. راستا. (یادداشت مؤلف ). نیمی ازین و نیمی از آن : کشک گندم و کشک جو نیمانیم با یک درم سنگ تخم بادیان . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). کشکاب از کشک و نخود پزند نیمانیم یا دو بهر کشک جو و یک بهر نخود. (ذخیره ٔ خوارز...
-
ایمن
لغتنامه دهخدا
ایمن . [اَ م َ ] (ع ص ) مبارک . ج ، ایامن . یقال : قدم فلان علی ایمن الیمین ؛ یعنی به یمن و برکت بازآمد از سفر. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مبارک تر، چه بر تقدیر معنی مبارک تر اسم تفضیل از یمن است . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ...