کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رادمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رادمان
لغتنامه دهخدا
رادمان . (اِخ ) نام سرداری ارمنی و معاصر خسروپرویز پادشاه ساسانی . رادمان سپهدار خسروپرویز بود و معنی کلمه رادمنش است . (از فرهنگ ایران باستان پورداود ص 73) : چوگردوی و شاپور و چو اندیان سپهدار ارمینیه رادمان .فردوسی (شاهنامه بروخیم ج 9 ص 2682).
-
جستوجو در متن
-
گردوی
لغتنامه دهخدا
گردوی . [گ َ ] (اِخ ) نام برادر بهرام چوبین است : چو گردوی و شاپور و چون اندیان سپهدار ارمینیه رادمان .فردوسی .
-
شاپور
لغتنامه دهخدا
شاپور. (اِخ ) پهلوان ایرانی زمان خسرو پرویز. (فهرست ولف ) : چو گردوی و شاپور و چون اندیان سپهدار ارمینیه رادمان . فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2682).چو خراد برزین و گستهم شیرچو شاپور و چون اندیان دلیرفردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2707).
-
مان
لغتنامه دهخدا
مان . (اِ) خانه را گویند و نیز خان و مان اتباع است . (لغت فرس اسدی چ اقبال ، ص 397). به معنی خانه باشد که عربان بیت خوانند. (برهان ). خانه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پهلوی ، مان (خانه ، مسکن ) پارسی باستان ، مانیا (خانه ، سرای ). در پهلوی به جای نم...