کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راجان
لغتنامه دهخدا
راجان . (اِخ ) یا آئیریک جد زردشت . رجوع به نسب نامه ٔ زردشت ج 1 برابر ص 69 مزدیسنا شود.
-
راجان
لغتنامه دهخدا
راجان . (اِخ ) یکی از دهات ناحیه ٔ وره از توابع قم . رجوع بتاریخ قم ص 138 شود. || دهی در ناحیه وازین طسوج از توابع قم بوده است . رجوع به تاریخ قم ص 119 شود.
-
جستوجو در متن
-
رج
لغتنامه دهخدا
رج . [ رَ ] (اِخ ) دوازدهمین جد زرتشت که در تاریخ طبری بدین صورت و در مروج الذهب بصورت «ارج » و «آرج » و در بندهشن و دینکرد و زاداسپرم بصورت «راجان » و «آئیریک » آمده است . رجوع به جدول برابر ص 69 کتاب مزدیسنا شود.
-
وازین طسوج
لغتنامه دهخدا
وازین طسوج . [ طَ ] (اِخ ) (به تشدید سین در عربی و تخفیف آن در فارسی ) ناحیه ای است از نواحی جهرود قم که خودشامل این نواحی است : خورجه ، وارود، جویکان ، جرودان ،شهراب ، جونک ، سکدز، واجان ، جرکان ، راجان ، نصرآباد، جعفرآباد، موسی آباد، عامرآباد. (تار...
-
خاورین
لغتنامه دهخدا
خاورین . [ وَ ] ((اِخ ) دهی است بفاصله ٔ دوازده هزار و پانصدگزی جنوب شرقی برکی راجان علاقه لوگر تابع ولایت کابل به افغانستان و متصل به دریای سیاب ، این ده بین خط 68 درجه 58 دقیقه ٔ طول شرقی و خط 33 درجه و 50 دقیقه و 17 ثانیه ٔ عرض شمالی قرار دارد. (ا...
-
جان
لغتنامه دهخدا
جان . (اِ) بقول هوبشمان از کلمه ٔ سانسکریت ذیانه (فکر کردن ) است . و بقول مولر و یوستی جان با کلمه ٔ اوستائی گیه (زندگی کردن ) از یک ریشه است ولی هوبشمان آنرا صحیح نمیداند. در پهلوی گیان شکل قدیمتر و جان شکل تازه تلفظ جنوب غربی است . و در کردی و بلوچ...