کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رابعه ٔ شامیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رابعة
لغتنامه دهخدا
رابعة. [ ب ِ ع َ ] (ع اِ) (اصطلاح فلکی ) شصت یک ثالثه . جزء شصت یک ثالثه . یک شصتم ثالثه . و رابعه تقسیم شده است بشصت خامسه . ج ، روابع. || آهنگی در موسیقی چهارم . || (اصطلاح طب ). درجه ٔ رابعه . || ربع. یک چهارم : کالشمس فی رابعةالنهار؛ چون آفتاب در...
-
رابعه ٔ عدویه
لغتنامه دهخدا
رابعه ٔ عدویه . [ب ِ ع َ ی ِ ع َ وی ی َ ] (اِخ ) دختر اسماعیل عدوی قیسی است که در 135 هَ . ق . درگذشت . وی مکنی به ام الخیر ومولای آل عتیک و اهل بصره بود. زرکلی گوید: در نیکوکاری مشهور بوده و در زهد و عبادت اخبار بسیار از او رسیده است ، در بصره متولد...
-
رابعه ٔ قزداری
لغتنامه دهخدا
رابعه ٔ قزداری . [ ب ِ ع َ ی ِ ق َ ] (اِخ ) از نسوان و ملکزادگان است پدرش کعب نام در اصل از اعراب بوده در بلخ و قزدارو بست در حوالی قندهار و سیستان و حوالی بلخ کامرانیها نموده . کعب پسری حارث نام داشته و دختری رابعه نام که او را زین العرب نیز میگفتند...
-
رابعه ٔ قیسیه
لغتنامه دهخدا
رابعه ٔقیسیه . [ ب ِ ع َ ی ِ ق َ سی ی َ ] (اِخ ) رابعه ٔ عدویه دختر اسماعیل است . رجوع به رابعه ٔ عدویه شود.
-
رابعه صورت
لغتنامه دهخدا
رابعه صورت . [ ب ِ ع َ / ع ِ رَ ] (ص مرکب ) بصورت رابعه : رابعه صورتی ، زوبعه سیرتی . (سندبادنامه ص 238). رجوع به رابعه ٔ قزداری شود.
-
جستوجو در متن
-
حکیمه ٔ دمشقیه
لغتنامه دهخدا
حکیمه ٔ دمشقیه . [ ح َ م َ ی ِ دِ م َ قی ی َ ] (اِخ ) یکی از صالحات مشهور بزهد و تقوی و علم و عرفان اسلام است . وی استاد رابعه ٔ شامیه است .