کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
ضیس
لغتنامه دهخدا
ضیس . [ ض َ ] (ع ص ) ضَیِّس . ضائس . گیاه پژمریده ٔ در خشک شدن درآمده . (منتهی الارب ). || (اِ) صابون . (مهذب الاسماء). ضیس (بکسراول )، بعربی اسم صابون است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
ضیس
لغتنامه دهخدا
ضیس . [ ض َ ] (ع مص ) خشک شدن گرفتن . (منتهی الارب ).
-
ضیس
لغتنامه دهخدا
ضیس . [ ض َی ْ ی ِ ] (ع ص ) ضائس . ضَیس . گیاه پژمریده ٔ در خشک شدن درآمده . (منتهی الارب ).