کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذولقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذولقی
لغتنامه دهخدا
ذولقی .[ ذَ ل َ ] (ع ص نسبی ) منسوب به ذَولق : حرف ذولقی .
-
جستوجو در متن
-
ذولقیة
لغتنامه دهخدا
ذولقیة. [ ذَ ل َ قی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث ذولقی . منسوب به ذولق ، یعنی تیزنای زبان . || حروف ذولقیة؛ حرفها که مخارج آن نوک و کناره های زبان است و آن سه حرف است : ر. ل . ن . (راء. لام . نون ).
-
عسجد
لغتنامه دهخدا
عسجد. [ ع َ ج َ ] (ع اِ) زر، و جوهر هر قسم که باشد مانند مروارید و یاقوت . (منتهی الارب ). زر. (دهار). زر و طلا، و بمعنی جواهر چون دُر ویاقوت . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). طلا، و گویند هر نوع جوهر چون یاقوت و درّ. (از اقرب الموارد). اسحاق بن ابراهیم ف...
-
جبت
لغتنامه دهخدا
جبت . [ ج ِ ] (ع اِ) بت . (منتهی الارب ) (دهار) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). هرچه غیرباریتعالی که آن را پرستش نمایند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). آنچه پرستند دون از خدای تعالی . (السامی فی الاسامی ). آنچه آن را پرستند جز خدای . (ترجمان عل...