کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذوقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذوقی
لغتنامه دهخدا
ذوقی . [ ذَ ] (اِخ ) اردستانی . شاعری از مردم اردستان اومتوطن اصفهان بوده است و در 1054هَ . ق . به اصفهان در گذشته است و وی را دیوانی مرتب است . و از اوست :بی تو شب تنهائی زین ذوق که می آئی تا کی من سودائی بنشینم و برخیزم .(نقل از قاموس الاعلام ترکی ...
-
ذوقی
لغتنامه دهخدا
ذوقی . [ ذَ ] (اِخ )یکی از قدماء شعراء فارسی معاصر ابوالفتح بستی و طبقه ٔ اوست . رادویانی قطعه ٔ ذیل را از او آورده است .کجا نام اصحاب دانش برندابوالفتح بستی سر دفتر است هر آنکو نیاید بفضلش مقربدانم کی او را سر دف تر است .(ترجمان البلاغه ص 12).
-
ذوقی
لغتنامه دهخدا
ذوقی . [ ذَ / ذُو قی ی ] (ص نسبی )منسوب بذوق : رموز علم ادریسی بود ذوقی نه تدریسی چه داند ذوق ابلیسی رموز علم الاسما.قاآنی .
-
واژههای مشابه
-
ذوقی بسطامی
لغتنامه دهخدا
ذوقی بسطامی . [ ذَ ی ِ ] (اِخ ) مرحوم رضا قلیخان هدایت در مجمع الفصحاء آرد: نام شریفش میرزا فتح اﷲ و از انجاب و اطیاب طایفه ٔ اعراب بنی عامر است که بروزگاری دراز در آن ولایت ریاست و ایالت داشته اند وقتی از بسطام بهوای ملاقات خال خود حبیب اﷲ خان عرب ک...
-
ذوقی کاشانی
لغتنامه دهخدا
ذوقی کاشانی . [ ذَ ی ِ ] (اِخ ) امیر محمد امین . وی مبادی علوم در کاشان فرا گرفت و در حکمت از شاگردان ملا میرزاجان شیروانی معاصر شاه طهماسب صفوی بود. و دیری بسیاحت خراسان و عراق و فارس و بعض نواحی دیگر پرداخت و به سال 969 هَ . ق . در لاهیجان گیلان در...
-
علیرضا ذوقی
لغتنامه دهخدا
علیرضا ذوقی . [ ع َ رِ ذَ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد ذوقی ، متخلص به آگاه . رجوع به علیرضا آگاه شود.
-
مرده ذوقی
لغتنامه دهخدا
مرده ذوقی . [ م ُ دَ / دِ ذَ ] (حامص مرکب ) بی ذوقی . مرده ذوق بودن . رجوع به مرده ذوق شود.
-
بی ذوقی
لغتنامه دهخدا
بی ذوقی . [ ذَ / ذُو ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی ذوق .بیمزگی . || بی سلیقگی . (ناظم الاطباء). || عدم قدرت احساس زیبائیها. مقابل باذوقی .
-
خوش ذوقی
لغتنامه دهخدا
خوش ذوقی . [ خوَش ْ / خُش ْ ذَ / ذُو ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی خوش ذوق . نیکوذوقی . خوش سلیقگی .
-
واژههای همآوا
-
ضوقی
لغتنامه دهخدا
ضوقی . [ قا ] (ع ن تف ) تأنیث اضیق . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
ملامیرزاجان
لغتنامه دهخدا
ملامیرزاجان . [ م ُل ْ لا ] (اِخ ) حکیمی است از مردم شیروان معاصر شاه طهماسب صفوی . ذوقی کاشانی شاعر، در حکمت شاگرد او بوده است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ذوقی کاشانی شود.
-
کج دلی
لغتنامه دهخدا
کج دلی . [ ک َ دِ ] (حامص مرکب ) حالت و کیفیت کج دل . کج ذوقی . بدسلیقگی . (فرهنگ فارسی معین ).