کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذوالنون حکیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذوالنون حکیم
لغتنامه دهخدا
ذوالنون حکیم . [ ذُن ْ نو ن ِ ح َ ](اِخ ) اوراست شرحی بر معمیات حسین بن محمد شیرازی .
-
واژههای مشابه
-
ذوالنون اکبر
لغتنامه دهخدا
ذوالنون اکبر. [ ذُن ْ نو ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) صورتی یا مصحفی از زینون است . رجوع به زینون اکبر و رجوع به ذنن الیائی شود.
-
ذوالنون جدلی
لغتنامه دهخدا
ذوالنون جدلی . [ ذُن ْ نو ن ِ ج َ دَ ] (اِخ ) رجوع به زینون جدلی شود.
-
ذوالنون شاعر
لغتنامه دهخدا
ذوالنون شاعر. [ ذُن ْ نو ن ِ ] (اِخ ) نام طبیب و شاعری ایرانی معاصر شاه اسماعیل صفویست و او در خدمت سام میرزا صاحب تذکره پسر شاه اسماعیل میزیست . بیت ذیل از اوست :نسبت روی خود بماه مکن نسبتی نیست اشتباه مکن .(از قاموس الاعلام ترکی ).
-
قاضی ذوالنون
لغتنامه دهخدا
قاضی ذوالنون . [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) ابن محمد. رجوع به قاضی رشید ذوالنون شود.
-
بنی ذوالنون
لغتنامه دهخدا
بنی ذوالنون . [ ب َ ذُن ْ نو ] (اِخ ) رجوع به بنی ذی النون شود. از ملوک الطوایف اندلس که از سال 472 تا 478 هَ . ق . در طلیطله حکومت کردند. اولین آنها اسماعیل بن عبدالرحمان بن ذی النون الظافر و آخرین آنها یحیی بن اسماعیل بن المأمون ملقب به القادر است...
-
ذوالنون بن ابراهیم مصری
لغتنامه دهخدا
ذوالنون بن ابراهیم مصری . [ ذُن ْ نو ن ِ، ن ِ اِ م ِ م ِ ] (اِخ ) و منهم سفینه ٔ تحقیق و کرامت و گنجینه ٔ شرف اندر ولایت ابوالفیض ذوالنون بن ابراهیم المصری (رض عنه ). نوبی بچه ای بود نام او ثوبان و از اخیار قوم و بزرگان و عیاران این طریقت بود راه بلا...
-
ذوالنون بن محمد
لغتنامه دهخدا
ذوالنون بن محمد. [ ذُن ْ نو ن ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) (663 هَ . ق . مطابق با 1265 م .). القاضی الرشید ذوالنون بن محمدبن ذی النون المصری ، الاخمیمی بلداً، الشافعی مذهبا، العلوی نسبا، الملقب رشید الدین : فاضل من الولاة الوزراء. قدم الیمن مع الملک...
-
جستوجو در متن
-
صوفیه
لغتنامه دهخدا
صوفیه . [ فی ی َ / ی ِ] (اِخ ) پیروان طریقه ٔ تصوف . اهل طریقت . آنان که ازطریق ریاضت و تعبد، طالب راه یافتن به حق و حقیقت اند. گروهی که از اواخر قرن دوم هجری در اسلام پدید گشتند و بخاطر طرز تفکر، لباس ، خوراک ، عبادت و ریاضت مخصوص ، بدین نام معروف گ...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی (اول ) (جلوس 907 هَ . ق . - وفات 930). شاه اسماعیل بن شیخ حیدربن شیخ جنیدبن شیخ ابراهیم بن خواجه علی بن شیخ صدرالدین موسی بن شیخ صفی الدین . معروف به شاه اسماعیل اول . مؤسس و نخستین پادشاه دولت صفویه . شیخ صفی الدین جد ا...