کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذوالعبرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذوالعبرة
لغتنامه دهخدا
ذوالعبرة. [ ذُل ْ ع ُ رَ] (اِخ ) لقب ربیعةبن جریش است . ابن اثیر در المرصع گوید: لقب ربیعةبن الجریش بن کعب بن ربیعةبن عامربن صعصعة. و العبرة خرزة کان یلبسها بمنزلةالتاج . ذکره ابن الکلبی . و رجوع به منتهی الارب در کلمه ٔ عبر شود.
-
جستوجو در متن
-
عبر
لغتنامه دهخدا
عبر. [ ع َ ب ِ ] (ع ص ) رجل عَبر؛ مرد با اشک . (منتهی الارب ). ذوالعبرة و الحزن . (اقرب الموارد). || سهم عبر؛ تیر که پر فراوان دارد. (اقرب الموارد).
-
عبرة
لغتنامه دهخدا
عبرة. [ ع ُ رَ ] (ع اِ) مهره ای است که ربیعةبن حریش میپوشید و بدین جهت ذوالعبرة لقب یافت . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج العروس ). || (اِمص ) گرمی چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کرانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).