کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذوالحجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذوالحجة
لغتنامه دهخدا
ذوالحجة. [ ذُل ْ ح ِج ْ ج َ ] (ع اِ مرکب ) ماه حَج ّ. ماه خداوند حج . یا ذوالحجة الحرام . ماه دوازدهم قمری از سالهای قمری عرب . پس از ذوالقعدة وپیش از محرّم . و آن از اشهر حرم است و نام وی در جاهلیت بُرَک و نیز مسبل بود. و ج آن ذوات الحجة است .ابوریح...
-
جستوجو در متن
-
ذیحج
لغتنامه دهخدا
ذیحج . [ ح ِج ْج ] (ع اِ مرکب ) رجوع به ذوالحجة شود.
-
ذیحجة
لغتنامه دهخدا
ذیحجة. [ ح ِج ْ ج َ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به ذوالحجة شود.
-
ذوات الحجة
لغتنامه دهخدا
ذوات الحجة. [ ذَ تُل ْ ح َج ْ ج َ ] (ع اِ مرکب ) ج ِ ذوالحجة، ماه مشهور.
-
ذی الحجة
لغتنامه دهخدا
ذی الحجة. [ذِل ْ ح ِج ْ ج َ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به ذوالحجة شود.
-
برک
لغتنامه دهخدا
برک . [ ب ُ رَ ] (ع اِ) ماه ذوالحجه بجاهلیت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
حجة
لغتنامه دهخدا
حجة. [ ح َج ْ ج َ ] (ع اِ) سال . (ترجمان عادل بن علی ). || مهره و یا دانه ٔ مروارید که در گوش آویزند و بکسر هم آمده است . (منتهی الارب ). || نرمه ٔ گوش . || یک بار حج کردن . (ناظم الاطباء).- ذوالحجة ؛ ماه دوازدهم سال قمری . ج ،ذوات الحجة. رجوع به ذوا...
-
شجاع الدین
لغتنامه دهخدا
شجاع الدین . [ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) سپهسالار قاسم بن محمود. وی در ذوالحجه ٔ سال 667 هَ . ق . به حکومت قلعه ٔ کاه منصوب گردیده است . (تاریخ سیستان ص 404).
-
قاسم تکروری
لغتنامه دهخدا
قاسم تکروری . [ س ِ ؟ ] (اِخ ) یکی از مردان شایسته و پارسا است که در مدینه سکونت داشت . وی در میان کوهها به سیاحت میپرداخت و جز روزهای جمعه به شهر نمی آمد. او در ماه ذوالحجه سال 747 هَ . ق . وفات یافت . (الدرر الکامنه ج 3 ص 241).
-
سرد
لغتنامه دهخدا
سرد. [ س َ ] (ع اِ) زره . (غیاث اللغات ). اسم جامع است مر زره ها و حلقه ها را. (منتهی الارب ). نام جامعی است برای زره ها و دیگر حلقه ها چه آنها بهم پیوسته اند. از اینرو دو کناره ٔ هر حلقه را به میخ سوراخ می کنند گویند: جاؤا و علیهم السرد؛ یعنی حلقه ...
-
اشهر معلومات
لغتنامه دهخدا
اشهر معلومات . [ اَ هَُ رُن ْ م َ ] (ع اِ مرکب ) ماههای دانسته شده (استخراج از قرآنست )، یعنی شوال و ذوالقعده و ده روز از اول ذوالحجه . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 12): الحج اشهر معلومات (قرآن 197/2)؛ حج ماههای معلوم است . ماههای معروف و مشهور یعنی شوال...
-
غورجی
لغتنامه دهخدا
غورجی . [ رَ ] (اِخ ) احمدبن عبدالصمد غورجی ، مکنی به ابوبکر. او از عبدالجباربن محمدبن احمد جراحی روایت کند، ابوالفتح عبدالملک بن ابی سهل کروخی از وی روایت دارد. وی در ذوالحجه ٔ سال 481 هَ .ق . درگذشت . (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 182).
-
محمد ثانی
لغتنامه دهخدا
محمد ثانی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) ملقب به المهدی بن هشام بن عبدالجبار. یازدهمین خلیفه ٔ اموی اسپانیا (399 ربیعالاول 400 هَ . ق . و نوبت دوم از شوال تا ذوالحجة 400 هَ . ق .). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص 2).
-
حرم
لغتنامه دهخدا
حرم . [ ح ُ رُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حَرام . (ترجمان عادل بن علی ).- اَشْهُرِ حرم ؛ چهار ماه رجب وذوالقعده و ذوالحجة و محرم که جنگ در آن چهار ماه حرام بوده است . مقابل اَشْهُرِ حل ّ.|| احرام گرفتگان . || (اِ) آزرمها. (مهذب الاسماء). || ج ِ حریم .