کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذنب الفأرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عقده ٔ ذنب
لغتنامه دهخدا
عقده ٔ ذنب . [ ع ُ دَ / دِ ی ِ ذَ ن َ ] (اِخ ) عقدةالذنب . عقده ٔ ذنب و رأس که عقدتین نامند، دو اصطلاح معمول در هیئت و نجوم است که در قمر محل تقاطع مدار وی با مدار زمین باشد یا به قول قدما، محل تقاطع فلک ممثل با مایل . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به...
-
ذنب جنوبی
لغتنامه دهخدا
ذنب جنوبی . [ ذَ ن َ ب ِ ج َ ] (اِخ ) یکی از صور فلکیة.
-
ذنب سحل
لغتنامه دهخدا
ذنب سحل . [ ذَ ن َ ب ُ س َ] (اِخ ) یوم ذنب سحل ، نام یکی از جنگهای عرب است .
-
ذنب الاسد
لغتنامه دهخدا
ذنب الاسد. [ ذَ ن َ بُل ْ اَ س َ ] (اِخ ) دومین ستاره ٔ روشن از قدر اوّل در صورت اسد که بر منتهای دم او جای دارد و آن را قطب الاسد و صرفه نیز نامند .و نیز گفته اند ذنب الأسد، جای اسد است در نزد عرب .
-
ذنب الایل
لغتنامه دهخدا
ذنب الایل . [ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به ذئب الأیل شود.
-
ذنب التمساح
لغتنامه دهخدا
ذنب التمساح . [ذَ ن َ بُت ْ ت ِ ] (اِخ ) قریه ای است از قراء بهنسا.
-
ذنب التنین
لغتنامه دهخدا
ذنب التنین . [ ذَ ن َ بُت ْ ت ِن ْ نی ] (اِخ ) کوکبی است بر دم صورت تنین .
-
ذنب الثعلب
لغتنامه دهخدا
ذنب الثعلب . [ ذَ ن َ بُث ْ ث َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) گیاهی است که به دم روباه ماند و داود ضریر انطاکی گوید:ذنب الثعلب لسان الحمل است یعنی بارتنک (بارهنگ ). لکن ذنب الثعلب بارتنگ نیست بلکه قسمی از علوفه ٔ ستور و از طائفه ٔ دانه دارهاست .
-
ذنب الجدی
لغتنامه دهخدا
ذنب الجدی . [ ذَ ن َ بُل ْ ج َدْی ْ ] (اِخ ) ستاره ای است درخشان برطرف دم صورت جدی از صور فلکی .
-
ذنب الحدائة
لغتنامه دهخدا
ذنب الحدائة. [ذَ ن َ بُل ْ ح َ ءَ ] ؟.
-
ذنب الحردون
لغتنامه دهخدا
ذنب الحردون . [ ذَ ن َ بُل ْ ح َ دَ ] (ع اِ مرکب ) داود ضریر انطاکی گوید: گیاهی است باریک اصل که به سپیدی زند و از آن شاخه های قصبی یعنی میان تهی روید که به نوکی تیز منتهی شود و برگهای وی از یکدیگر دور باشند و شکوفه و حب ّ وی چون رشاد است جز اینکه طع...
-
ذنب الحلیف
لغتنامه دهخدا
ذنب الحلیف .[ ذَ ن َ بُل ْ ح َ ] (اِخ ) در معجم البلدان این صورت بی ضبط حرکات آمده است و گوید: آبی است از بنی عقیل .
-
ذنب الخروف
لغتنامه دهخدا
ذنب الخروف . [ ذَ ن َ بُل ْ خ َ ] (ع اِ مرکب )صاحب تحفه گوید: گیاهی است بیخش باریک و شاخهای او سفید و مجوّف و برگش متباعد و شبیه به برگ راسن و گلش زرد و شبیه به گل رشاد برّی و تخمش باریک و طعم او مایل به تلخی و تندی و با اندک لزوجت . در آخر دوم گرم و...
-
ذنب الخیل
لغتنامه دهخدا
ذنب الخیل . [ ذَ ن َبُل ْ خ َ ] (ع اِ مرکب ) اَمسوخ . کنیاث . در ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان آمده است : ابوحنیفه گوید: او را لحیةالتیس گویند و در زمین عرب بسیار باشد و عصاره ٔ او درمعدن او منجمد نشود تا او را در زمین دیگر نقل نکنند و در کتاب حشایش آورده...
-
ذنب الدجاجة
لغتنامه دهخدا
ذنب الدجاجة. [ ذَ ن َ بُدْ دُ ج َ ] (اِخ ) رِدف کوکبی روشن از قدر دوم بر ذنب صورت الدجاجة و آن را ردف نیز خوانند. (از جهان دانش ). و اخترشناسان معاصر آن را از قدر اول شمارند و آن در هر ثانیه 39 میل به منظومه ٔ شمسی نزدیک میشود. و اینکه قدمای منجمین ا...