کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذقط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذقط
لغتنامه دهخدا
ذقط. [ ذَ ق ِ ] (ع ص ) مرد خشمناک .
-
ذقط
لغتنامه دهخدا
ذقط. [ ذُ ق َ ] (ع اِ) مگس ریز. ج ، ذِقطان .
-
ذقط
لغتنامه دهخدا
ذقط. [ ذَ / ذُ ] (ع مص ) برجستن طیر بر ماده . || فضله افکندن مگس .
-
واژههای همآوا
-
زقة
لغتنامه دهخدا
زقة. [ زُق ْ ق َ ] (ع اِ) مرغی است کوچک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). مرغی است کوچک ، از مرغهای آبی . (از اقرب الموارد).
-
ضغت
لغتنامه دهخدا
ضغت . [ ض َ ] (ع مص ) خائیدن به دندان . (منتهی الارب ).
-
ضغط
لغتنامه دهخدا
ضغط. [ ض َ ] (ع مص ) فشردن . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). بیفشردن . (زوزنی ). فرا جای افشردن . (تاج المصادر). افشردن . (غیاث ). || تنگ کردن . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). || انبوهی نمودن . || سخت فشردن بدیوار و جز آن . (منتهی الارب ). بدیوار و ...
-
جستوجو در متن
-
ذقطان
لغتنامه دهخدا
ذقطان . [ ذِ ] (ع اِ) ج ِ ذُقط.