کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذریعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ذریعة
لغتنامه دهخدا
ذریعة. [ ذَ ع َ ] (ع ص ) تأنیث ذریع. || (اِ) سبب . وسیله . (دهار). واسطه . دست آویز. آنچه بدو بدیگر پیوندند یا به مرادی رسند. ذُرعَة. پیوستگی . || ماده شتر یا اشتری یا اسبی و مانند آن که صیاد در پس آن پنهان شده بر صید تیر اندازد. || حلقه ای که آموخت...
-
جستوجو در متن
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن سیف بن عمرة. او راست : کتاب الحدیث . (ذریعه ج 6 ص 324).
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان الاحمسی . کتاب الحدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324).
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن رواسی . کتاب الحدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324).
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علوان کلبی کوفی . کتاب حدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324).
-
ذرعة
لغتنامه دهخدا
ذرعة. [ ذُ ع َ ] (ع اِ) ذریعة. وسیله ٔ دست آویز و آنچه بدو بدیگری پیوندند. سبب .
-
حسن خراسانی
لغتنامه دهخدا
حسن خراسانی . [ ح َ س َ ن ِ خ ُ ] (اِخ ) شاعر. رجوع به رفیع قزوینی و ذریعه ج 9 ص 241 شود.
-
حسن دشتی
لغتنامه دهخدا
حسن دشتی . [ ح َ س َ ن ِ دَ ] (اِخ ) کبکانی شاعر. دیوانش در دشتستان هست . (ذریعه ج 9 ص 242).
-
حسن شیروانی
لغتنامه دهخدا
حسن شیروانی .[ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) پدر ملامیرزا محمدبن حسن شیروانی است . رجوع به ملا میرزا و ریحانةالادب و ذریعه شود.
-
حسن فارسی
لغتنامه دهخدا
حسن فارسی .[ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) کمال الدین . او راست : تذکرةالاحباب . (ذریعه از کشف الظنون ). رجوع به کمال الدین شود.
-
حسنعلی
لغتنامه دهخدا
حسنعلی . [ ح َ س َ ع َ ] (اِخ ) اخباری هندی . او راست : احکام الائمة و تحفةالعوام . (ذریعه ج 1 و 3).
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن فتح اﷲ شاعر. او راست : «خمسه » یا پنج گنج . (ذریعه ج 7 ص 257).
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن فقیه . او راست : اسامی امیرالمؤمنین . (ذریعه ج 2 ص 8).
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابوحمزه ٔ حسینی . او راست : التفهیم . (ذریعه ج 4 ص 361).