کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذرت دندان اسبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گل ذرت
لغتنامه دهخدا
گل ذرت . [ گ ُ ل ِ ذُ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع در 66000گزی شمال خاوری بندرعباس ، سر راه مالرو سیاهو به شمیل . هوای آن گرم و دارای 76 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن خرما است . شغل اهالی زراعت و راه آن ...
-
کاکل ذرت
لغتنامه دهخدا
کاکل ذرت . [ ک ُ ل ِ ذُرْ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )رشته های افشانی که بر سر میوه ٔ ذرت باشد. دسته ای ازالیاف که بر سر میوه ٔ ذرت است و آن از مدرات است .
-
اصل ذرت
لغتنامه دهخدا
اصل ذرت . [ اَ ل ِ ذُرْ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل الذرة شود.
-
ذرت خوشه ای
لغتنامه دهخدا
ذرت خوشه ای . [ ذُ رْ رَ ت ِ ش َ / ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) قسمی از حبوب غذائی بومی افریقا و هند و بالای آن گاه به چهار تا پنج گز رسد.