کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دین و ایمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نیک دین
لغتنامه دهخدا
نیک دین . (ص مرکب ) پاکدین . متدین به دین حق .
-
شه دین
لغتنامه دهخدا
شه دین . [ ش َ هَِ ] (اِخ ) مخفف شاه دین .کنایه از حضرت علی (ع ) است . رجوع به شاه دین شود.
-
تاریک دین
لغتنامه دهخدا
تاریک دین . (ص مرکب ) گمراه . زشت پندار. کافر : ز شب بدخواه تو تاریک دین ترز ماه نو دلت باریک بین تر.نظامی .
-
تاج دین
لغتنامه دهخدا
تاج دین . [ ج ِ ] (اِخ ) رجوع به تاج الدین (مکرر) شود.
-
پیش دین
لغتنامه دهخدا
پیش دین . (ص مرکب ) پیشوای دین . (آنندراج ). || سابق در دین .
-
دین اوغلی
لغتنامه دهخدا
دین اوغلی . [ اُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه با 168 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
دین دانائی
لغتنامه دهخدا
دین دانائی . (حامص مرکب ، اِ مرکب ) علم دین : دین دانائیها؛ علم ادیان . (یادداشت مؤلف ).
-
دین داور
لغتنامه دهخدا
دین داور. [ وَ ] (ص مرکب ) که داور وی دین باشد، که در داوری از دین مدد بجوید. || داور دین . حاکم شرع : دادخواهان که ز بیداد فلک ترسانندداد از آن حضرت دین داور دانا بینند.خاقانی .
-
دین راک
لغتنامه دهخدا
دین راک . (اِخ ) دهی است از دهستان اندیکا بخش قلعه زراس شهرستان اهواز با 170 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
دین گستر
لغتنامه دهخدا
دین گستر. [ گ ُ ت َ ] (نف مرکب ) مروج دین . مبلغ دین . دین پرور : ببرهان صورت چرا بگروی همی پند دین گستران نشنوی . فردوسی .بطریق دید رویش گفتش که در همه روم از جمع قیصران چو تو دین گستری ندارم .خاقانی .
-
دین گیزک
لغتنامه دهخدا
دین گیزک . [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان افشاریه ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران با 342 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
دین آباد
لغتنامه دهخدا
دین آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان شیرامین بخش دهخوارقان شهرستان تبریز با 416 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
دین آر
لغتنامه دهخدا
دین آر. (نف مرکب ) (از: دین + آر، آورنده ) دین آورنده . پیمبر : مسیحای دین آر، اگر کشته شدنه فر جهاندار ازو گشته شد.فردوسی .
-
دین آوری
لغتنامه دهخدا
دین آوری . [ وَ ] (حامص مرکب ) عمل دین آور. پیامبری . رسالت . تشریع.
-
دین پژه
لغتنامه دهخدا
دین پژه . [ پ َ ژُه ْ ] (نف مرکب ) مخفف دین پژوه است . جوینده ٔ دین . || (اِ مرکب ) نام روز پانزدهم باشد از هر ماه ملکی . (برهان ). رجوع به دین پژوه شود.