کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیفرانسیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیفرانسیل
لغتنامه دهخدا
دیفرانسیل . [ رِ ی ِ ] (فرانسوی ، اِ) حساب دیفرانسیل رشته ٔ بسیار مهمی از ریاضیات عالی که موضوع اولیه ٔ آن تعیین میزان تغییرات توابع و مسئله ای عکس آن است و مبتنی بر عمل اساسی رفتن به حد یا حد گرفتن میباشد و از این جهت از علم جبرمتمایز است . این رشته...
-
واژههای مشابه
-
هندسه ٔ دیفرانسیل
لغتنامه دهخدا
هندسه ٔدیفرانسیل . [ هَِ دِ س ِ ی ِ یِل ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هندسه ای است که با عناصری سر و کار دارد که تعاریف آنها به مشتق یا دیفرانسیل برمی خورد.
-
جستوجو در متن
-
لسلی
لغتنامه دهخدا
لسلی . [ ل ِ ] (اِخ ) ژُن . ریاضی دان و فیزیک دان انگلیسی ، مخترع میزان الحراره ٔ دیفرانسیل .
-
انتگرال
لغتنامه دهخدا
انتگرال . [ اَ ت ِ ] (فرانسوی ،اِ) حساب ... که بفارسی حساب جامعه گفته اند تعیین توابع است از روی مشتقات یادیفرانسیل های آنها، و از این جهت این حساب عکس حساب دیفرانسیل (که بفارسی حساب فاضله گفته اند) است . حساب دیفرانسیل و انتگرال رشته ٔ بسیار مهمی از...
-
باررو
لغتنامه دهخدا
باررو. [ بارْ رُو ] (اِخ ) اسحاق (1630 - 1677 م .). زبانشناس ، عالم ریاضی و حکیم الهی انگلیسی ، متولد در لندن . وی موارد استعمال دیفرانسیل را در هندسه بدست آورد.
-
باروو
لغتنامه دهخدا
باروو. [ رُ ] (اِخ ) اسحاق . ریاضیدان ، فقیه و لغت شناس بنام انگلیسی است که در1630 م . در لندن متولد شده و در 1677 درگذشته است . وی از پایه گذاران موارد استعمال حساب دیفرانسیل در هندسه میباشد. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
-
بنز
لغتنامه دهخدا
بنز. [ ب ِ ] (اِخ ) کارل . (1844-1929 م .) آلمانی بنتس . مهندس و اتومبیل ساز آلمانی . از اولین کسانی بود که وسیله ٔ نقلیه ٔ موتوری ساخت . اختراع دیفرانسیل به او منسوب است . شرکت بنز را در ماتهایم تأسیس کرد. در سال 1926 شرکت بنز با شرکت م . وایملر یک...
-
تفاضلی
لغتنامه دهخدا
تفاضلی . [ ت َ ض ُ ] (ص نسبی ) منسوب به تفاضل .- حساب تفاضلی ؛ حساب تفاضلی ، حسابی است که برای تعیین مقادیر بی نهایت کوچک امری که تابع امر دیگر است بکار می رود. توضیح آن که اگر درتابع (x) f = y به متغیر x نموی چون DX بدهیم و نمونظیر آنرا برای y بدست...
-
معادله
لغتنامه دهخدا
معادله . [ م ُ دَ ل َ / دِ ل ِ ] (از ع ،اِمص ) برابری . هم چندی . هم سنگی . هم تنگی . توازن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معادلة شود. || (اصطلاح ریاضی ) تساوی بین مقادیر معلوم و مجهول ، به شرطی که تنها به ازای مقادیر خاصی از مجهول برقرار ب...
-
هندسه
لغتنامه دهخدا
هندسه . [ هََ دَ / هَِ دِس َ / س ِ ] (معرب ، اِ) و در عربی به فتح اول به معنی اندازه و شکل باشد. (برهان ). از اصول علوم ریاضی است و علمی است که در آن از احوال مقدارها و اندازه ها بحث شود. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). دانستن اندازه ها است و چندی یک از ...
-
دالامبر
لغتنامه دهخدا
دالامبر. [ ب ِ ] (اِخ ) ژان لورون دالامبر. فیلسوف و ریاضی دان معروف فرانسوی و از نویسندگان زبردست آن کشور. (1717-1783 م .). وی بسبب «اصل دالامبر» که یکی از پایه های علم مکانیک است و هم بواسطه ٔ همکاری با دیدرو در تدوین دایرةالمعارف نامش همیشه باقی اس...
-
حساب
لغتنامه دهخدا
حساب . [ ح ِ ] (ع مص ، اِ) شمار. (مهذب الاسماء). شماره . شمردن . (تاج المصادر بیهقی ). بشمردن . شمر. شماره کردن . (دهار) (ترجمان عادل ). با کسی شمار کردن . تتوی گوید: بکسر و ضم حاء مهمله و تخفیف سین در لغت شمار و شمردن بنا بگفته ٔمنتخب ، و در اصطلاح ...