کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیاله
لغتنامه دهخدا
دیاله . [ ل َ ] (اِخ )دیالی . یکی از مهمترین ریزابه های ساحل چپ دجله ، که سرچشمه های آن در نواحی کرمانشاهان و کردستان (ایران غربی ) است و در جنوب شرقی بغداد به دجله میریزد قسمتی از آن که در ایران است «سیروان » نام دارد و گاهی این اسم به همه ٔ رود هم ...
-
واژههای مشابه
-
دیالة
لغتنامه دهخدا
دیالة. [ ل َ ](اِخ ) نام موضعی است در حجاز. (از معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
دیالی
لغتنامه دهخدا
دیالی . (اِخ ) رجوع به دیاله شود.
-
گاوه رود
لغتنامه دهخدا
گاوه رود. [ وَ ] (اِخ ) مغرب همدان . رجوع به گاو رود و دیاله شود.
-
یالمان
لغتنامه دهخدا
یالمان . (اِخ ) ولایتی قدیم در شمال دیاله . رجوع به تاریخ کرد تألیف رشید یاسمی ص 23 شود.
-
کله سر
لغتنامه دهخدا
کله سر. [ ک َ ل َ / ل ِ س َ ] (اِخ ) از کوههای بلند پیشکوه است که بین دره ٔ رودخانه ٔ دیاله و آبدیز واقع است و رودخانه ٔ دیاله پس از عبور از این کوه چندین پیچ می خورد و به دجله ملحق می گردد. (از جغرافیای طبیعی کیهان ص 48 و 96).
-
گاورود
لغتنامه دهخدا
گاورود. (اِخ ) یا دیاله یا سیروان رود. این رود ازجبال مغرب اسدآباد (سر راه همدان به کرمانشاهان ) سرچشمه میگیرد و از سرحد ایران و عراق میگذرد و به روددجله می پیوندد و یکی از شعب مهم آن آب حلوان است .
-
لولوبیوم
لغتنامه دهخدا
لولوبیوم . (اِخ ) نام قدیم سرزمینی واقع در مغرب ایران و شمال دیاله و آن بر طبق مندرجات رساله ٔ جغرافیائی که در عهد سارگن نوشته شده به تصرف سارگن درآمده بوده است . (تاریخ کرد ص 23).
-
صلاحیه
لغتنامه دهخدا
صلاحیه . [ ص َ حی ی َ ] (اِخ ) قضائی است در انتهای سنجاق شهر زور از ولایت موصل که مرکز قصبه ٔ کفری است . از طرف شمال غربی بقضای کرکوک و از سوی شمال شرقی بقضا و سنجاق سلیمانیه و از جانب جنوب بولایت بغداد محدود است .نهر دیاله در حدود جنوبی آن روان است ...
-
زاب اعلی
لغتنامه دهخدا
زاب اعلی . [ ب ِ اَ لا ] (اِخ ) نهر دیگری است در عراق که آن را زاب اعلی خوانند. این رود بین بغداد و واسط جریان دارد و گویا از فرات سرچشمه میگیرد و مصب آن دجله ، نزدیک زرفامیة است . نعمانیه در کنار این رود، نزدیک بدجله قرار دارد. و همین زاب است که حیص...
-
زاب
لغتنامه دهخدا
زاب . (اِخ ) نهری است میان سوراء و واسط ونهر دیگری است نزدیک آن و بر هر واحد آن (زاب ها) روستائی است و هر دو روستا را زابان گویند و یا اصل زابیان است منسوب به زاب و عامه زابان گویند. (منتهی الارب ). ابن البلخی گوید: معنی زاب آن است که زوآب یعنی که زو...
-
دجلة
لغتنامه دهخدا
دجلة. [ دِ ل َ / دَ ل َ ] (اِخ ) نهر بغداد. (منتهی الارب ). نهرالسلام . رودی که از عراق گذرد و بغداد بر ساحل آن است . اراوند. آروند. اروند. اروندرود. رود که از دیاربکر و موصل و بغداد گذرد و چون متصل به فرات شود ازباب تسمیه ٔ کل به جزء اروندرود گویند ...
-
پشتکوه
لغتنامه دهخدا
پشتکوه . [ پ ُ ت ِ ] (اِخ ) نام سلسله ٔ جبالی در مغرب ایران . از دره ٔ دیاله تا آب دیز (آب ِ دز) کوههای این ناحیه به دو قسمت جداگانه تقسیم میشود: اولی را پیشکوه و دومی را پشتکوه می نامند و این دو قسمت بواسطه ٔ درّه ٔ رود سیمرّه (گاماساب و کرخه ) از ی...